اخلاق كريمانه شیخ آقا بزرگ تهرانی
اخلاق كريمانه شیخ آقا بزرگ تهرانی
من در نجف زياد خدمت آقا بزرگ مى رسيدم.
عجيب بود: من از ايشان كتاب “رياض العلماء” را كه به خطّ خودش استنساخ كرده بود، به امانت گرفته بودم و چندين ماه كتاب پيش من بود.
ما در منزل آقاى آسيد اسدالله مدنى بوديم. منزل ايشان منزل بزرگى بود متّصل به جُدَيْده، ولى جايى براى كتابها نبود. كتاب را روى تاقچه اى متصل به بيرون گذاشته بودم. باران آمد و كتاب خطى آقا بزرگ را خراب كرد .
من خيلى ناراحت بودم كه چطور كتاب را به ايشان برگردانم. بالأخره با شرمندگى كتاب را به ايشان برگردانم، ولى ايشان هيچ نگفت، حتى قيافه تُرش نكرد!