مثل مردم عادی
مرحوم حاج شیخ بسیار بی هوا و بی اعتنا به مظاهر و عناوین دنیوی بود. از مرحوم والد شنیدم، می گفتند: مرحوم حاج شیخ در دوره مرجعیتش مانند کسی بود که تازه از ده به شهر آمده است. هیچ کس نمی فهمید که او مرجع تقلید و شخصیت اول اسلام است. برخوردش با برخورد یک طلبه عادی که از ده آمده بود هیچ فرقی نداشت. با اشخاص مثل سایرین شوخی می کرد.
از آقای خمینی شنیدم می فرمود گاهی مرحوم حاج شیخ در مدرس زیر کتابخانه فیضیه می نشست. یک بار بعضی تجار تهران هم بودند. شوخیهایی می کرد که ما می گفتیم الآن اینها از دین بر می گردند و می گویند مرجع تقلید چنین شوخیهایی می کند! بعد برخلاف انتظارمان می دیدیم اخلاص و ارادت آنها به حاج شیخ مضاعف شده است؛ چون می دیدند از روی صفاست.