الاربعاء 14 شَوّال 1445 - چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳


با جاری فرات

با جاری فرات

السلام علیک یا اباعبدالله ع و علی الارواح التی حلت بفنائک

باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است‏

باز اين چه رستخيز عظيم است كز زمين بى نفح صور خاسته تا عرش اعظم است

باز محرم فرا رسید ، صدای روضه های ارباب بی کفن به گوشمان می رسد. شهر لباس سیاه به تن کرده است؛ خیابان ها بوی عزا گرفته اند. هیات های عزاداری سرورمان برپا شده است؛ پرچم های یا حسین و یا ابالفضل خود نمایی می کنند.

آری ماه عزا و ماتم و غم ، فرا رسید؛ لباس عزا به تن می کنیم، شال سیه به گردن می آویزیم و با یک سلام برحسین علیه السلام و فرزندان واصحابش ، با منتقم خونش ، بقیه الله الاعظم (عج )، هم ناله شده و قدم درماه محرم می گذاریم:

سلام بر آن آغشته به خون، سلام بر آن كه حُرمَتِ خيمه گاهش دريده شد، سلام بر پنجمينِ اصحابِ كساء، سلام بر غريبِ غريبان، سلام بر شهيدِ شهيدان، سلام بر مقتولِ دشمنان، سلام بر آن كسى كه فرشتگانِ آسمان بر او گريستند، سلام بر آن كسى كه خاندانش پاك و مطهّرند، سلام بر پيشواى دين، سلام بر آن گريبان هاى چـاك شده، سلام بر آن لب هاى خشكيده، سـلام بر آن جان هاى مُستأصل و ناچار، سـلام بر آن ارواحِ از كالبد خارج شده، سلام بر آن جسـدهاى عـريان و برهـنه، سـلام بر آن بدن هاى لاغر و نحيف، سلام بر آن خون هاى جارى، سلام بر آن اعضاىِ قطعه قطعه شده، سلام بر آن سرهاىِ بالا رفته بر نيزه ها، سلام برآن بانوانِ بيرون آمده از خيمه ها، سلام بر حجّتِ پروردگارِ جهانيان، سلام بر آن كسى كه پرده حُرمَت اش دريده شد، سلام برآن كسى كه خونش به ظلم ريخته شد، سلام بر آنكه با خونِ زخم هايش شست و شو داده شد ، سلام بر آنكه از جام هاى نيزه ها جرعه نوشيد، سلام بر آن مظلومى كه خونش مباح گرديد، سلام بر آنكه در ملأ عام سرش بريده شد، سلام بر آن كه اهل قريه ها دفنش نمودند، سلام بر آنكه شاهرَگ اش بريده شد، سلام بر آن مدافعِ بى ياور، سلام بر آن مَحاسنِ به خون خضاب شده، سلام بر آن گونه خاك آلوده، سلام بر آن بدنِ برهنه ، سلام بر آن دندانِ چوب خورده، سلام برآن سرِ بالاى نيزه رفته ، سلام بر آن بدن هاى برهنه و عريانى كه در بيابان كربلاء گُرگ هاى تجاوزگر به آن دندان مى آلودند و درندگان خونخوار بر گِردِ آن مى گشتند، سلام برتو اى مولاى من و بر فرشتـگانى كه بر گِـردِ بارگاه تو پَر مى كِشند و اطرافِ تُربـت ات اجتماع كرده اند…

…اگر چه زمانه مرا به تأخير انداخت( و من نتوانستم در کربلا در رکاب تو باشم ) و مُقدَّرات الهى مرا از يارىِ تو بازداشت و نبودم تا با آنان كه با تو جنگيدند بجنگم ، درعوض، صبح و شام برای تو گریه مي كنم ، و به جاى اشك براى تو خون گريه مي كنم از حسرت و تأسّف و افسوس بر مصيبت هائى كه بر تو وارد شد، تاجائى كه از فرط اندوهِ مصيبت و غم و غصّه ی شدّتِ حزن، جان بسپارم … گواهى ميدهم كه تو ( با قیام و شهادت مظلومانه خود) نماز را بپا داشتى و زكات دادى و امر به معروف كردى و از منكر و عداوت نَهى نمودى و اطاعتِ خدا كردى و نافرمانى وى ننمودى و به خدا و ريسمان او چنگ زدى تا وى را راضى نمودى و از وى در خوف و خشيَت بوده نظاره گر ِاو بودى و او را اجابت نمودى، و سنّت هاى نيكو پدید آوردى و آتشهاى فتنه(علیه دین خدا) را خاموش نمودى و دعوت به هدايت و استقامت كردى و راههاى صواب و حقّ را روشن و واضح گرداندى و در راه خدا بحقّ، جهاد نمودى و فرمانبردار ِخداوند و پيرو جدّت محمّد بن عبدالله بودى و شنواى كلام پدرت على بودى…” (زیارت ناحیه مقدسه )

هزار حیف نبودم به روز عاشورا

كه یارى تو كنم من به روز عاشورا

ولى تلافى آن می كنم به صبح و مساء

لاندبنك فى كل حال یا جدا

تو كشته گشتى و بس رخنه‏ ها به ایمان شد

هزار حیف تنت پایمال اسبان شد

سر منیر تو اندر تنور، مهمان شد

لاندبنك فى كل حال یا جدا

(مرحوم غروی اصفهانی )

اصل رضای به فعل قوم:

در قرآن چنین می خوانیم قوم لجوج یهود، براى اين كه از قبول اسلام، سرباز زنند، بهانه‏هاى عجيبى مى‏آوردند‏ .درآیه 183 آل عمران چنین می خوانیم :

آنها مى‏گفتند:” خداوند از ما پيمان گرفته كه دعوت هيچ پيامبرى را نپذيريم، تا براى ما قربانى بياورد كه آتش، آن را بخورد”.

قرآن در پاسخ آنها مى‏گويد: قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ:” در پاسخ اين بهانه‏جويى‏ها به- آنها بگو، گروهى از پيامبران بنى اسرائيل پيش از من آمدند و نشانه‏هاى روشنى با خود آوردند و حتى چنين قربانى براى شما آوردند اگر راست مى‏گوئيد چرا به- آنها ايمان نياورديد و چرا آنها را كشتيد .

نکته مهم در این آیه ، خداوند مخاطبین پیامبر اسلام را قاتل پیامبران معرفی می کند در حالیکه آنها مرتکب جنایت قتل پیامبر نشده بودند بلکه آباءو اجدادشان و اقوام گذشته یهود پیامبران را میکشتند . طبق این حدیث بین قاتلین و قائلین این بهانه ، 500 سال فاصله بوده ولی خداوند قائلین به این بهانه را قاتل خطاب کرده است در ذیل این آیه روایتی از امام صادق علیه السلام در کافی و منابع دیگر نقل شده که این نکته را تبیین می کند . در این روایت چنین می خوانیم:

قال: كان بين القاتلين و القائلين خمسمائة عام، فألزمهم الله القتل برضاهم ما فعلوا،( تفسیر عیاشی ذیل آیه 183 ال عمران )

علت اینست که مخاطبان پیامبر راضی به کار و منش و روش اباء و اجدادشان بودند و این رضایت باعث می شود که در عذاب و عقاب آن کار به همان افراد ملحق شوند که این همان اصل رضا و الحاق به عمل قوم می باشد.

همچنین در روایات متعدد دیگری به این مضمون اشاره شده است که رضایت به فعل قومی ، شراکت در آثار و تبعات اخروی آن فعل را در پی خواهد داشت .

در روایت نوفلی از سکونی چنین می خوانیم :

عن جعفر عن ابيه عن علي (عليهم السلام) قال: قال رسول الله ‏صلى الله عليه وآله من شهد أمرا فكرهه كان كمن غاب عنه- و من غاب عن أمر فرضيه ‏كان كمن شهده ‏.‏

چنانچه در عیون اخبار الرضا از امام رضا علیه السلام منقول است که علت قتل ذراری قاتلین امام حسین علیه السلام توسط حضرت حجت علیه السلام ، رضایت آنها به اعمال اجداد خود می باشد . (وسائل الشيعة ج‌16 ص 139‌‏)

چنانچه در قضيه زیارت قبر امام حسین توسط جابر بن عبداللّه‏ كه در خطاب به شهداى كربلا گفت من هم با شما شريك هستم . عطيه اعتراض كرد كه آن‏ها نفوس و اموال خود را در راه اسلام صرف كردند، .

جابر در جواب به حدیث ( الراضی بفعل قوم کالداخل معهم ) تمسک کرد برهمین اساسمی توان چنین گفت که در رابطه با جریان کربلا ما سه قسم فاعل داریم : فاعل بالمباشرة و فاعل بالتسبيب و فاعل بالرضا.

فاعل بالمباشرة کسانی که خود مستقیما در جنگ حاضر بودند ،فاعل بالتسبيب کسانی که هر چند در جنگ شرکت نکرده ولی مقدمات و اسباب آن را فراهم نمودند . مانند بنى اميه و اهل شام و فاعل بالرضا مانند نواصب و امثال آن‏ها كه به اين ظلم راضى می باشند . «لعن اللّه‏ اُمّة سمعت بذلك فرضيت به».(مصباح المتهجّد: ص549؛ تهذيب الأحكام: ج6، ص126، ح201؛ المزار الكبير: ص423 و بحار الأنوار: ج98، ص200.)

بنابراین با توجه به این روایات و نمونه های مشابه آن ،که در منابع معتبر تحت عنوان ( الراضی بفعل قوم کالداخل معهم) ذکر شده است ،می توان چنین گفت که رضایت به فعل معروف و انکار فعل منکر از لوازم ایمان بوده و این عامل به نوعی سبب ایجاد وحدت در آثار و تبعات اعمال در طول تاریخ خواهد بود .[1]

براساس این نکته ، اقامه عزا و ماتم و تزین به شعائر حسینی در این ماه شریف و ابراز عدوات از دشمنان و قاتلین حضرت تا روز قیامت ، خود گویاترین نحوه تحقق این اصل مهم می باشد .

روضه روز اول :

در مجالس روضه دهه اول محرم چنین رسم است که در روز اول دهه محرم ، روضه حضرت مسلم خوانده میشود ..وجود مبارک مسلم بن عقیل علیه السلام که بسیاری ازآن بزرگوار حاجت گرفته اند امام حسین علیه السلام هنگامی که اورا به عنوان سفیر خود به کوفه فرستاند در نامه ای اینگونه نوشتند: هوثِقَتی من اهل بیتی ،یعنی از جانب من هرچه اوبگوید من گفته ام اومورداطمینان وازخانواده من است.وهنگامی که عزیز زهرا درعصرعاشورانگاهی به چب ونگاهی به راست کرد دیدهمه یارانش به زمین افتاده اندویاوری ندارد.یک به یک آنها راصدازدولی درصدر آنها فرمود:یامسلم بن عقیل یاهانی بن عروة بعد صدا زدند :یامسلم بن عوسجه یاحبیب بن مظاهر چراهرقدرصدایتان می زنم جواب نمی دهید؟واین مطلب نشان می دهدکه مسلم چقدربرای امام حسین علیه السلام عزیز بوده است.

السلام علیک ایها العبدُالصالح المطیعُ لله ولرسوله ولامیرالمومنین والحسنِ والحسین علیه السلام

اهل کوفه همه پیمان شکنند خود نمک خوارونمکدان شکنند

صبح بامن همگی پیوستند اماشب درخانه برویم بستند

فقط پیرزنی به نام طوعه به نماینده عزیز زهراسلام الله علیهاجاداداماطوعه میگویدبرای اوغذابردم دیدم مشغول مناجات است لب به غذانزده عرض کردم آقادیشب نخوابیدیدفرمودند:اندکی خوابیدم درعالم خواب عمویم امیرالمومنین علیه السلام رادیدم به من فرمود:الوحاالوحا العجل العجل، زودنزدمابیامامنتظرت هستیم(4).جهادی بی نظیرکرد وعده ای رابه هلاکت رساند .اما ازبالای بام سنگ میزدند ،تیرمیزدند،بدن زخمی شده،حضرت راگرفتندبه طرف دارالاماره بردندتشنه است اما تا سه مرتبه هرچه خواست آب بنوشد آب پر خون بود.فرمود به این مضمون که گویا مقدر آن است من تشنه با شم دیدند آقا گریه می کند پرسیدند چراگریه میکنی؟فرمود:برای خودم گریه نمی کنم برای عزیز زهرا حسین گریه می کنم که همراه با خانواده اش به سوی شما مردم پیمان شکن می آید.مردم بیرون دارالاماره منتظرندببینند چه می شود؟ناگهان دیدند آه سربریده ای ازبالای دارالاماره به زمین افتاد وبعدازآن بدن بی سروغرق به خونیپایین افتاد،وقتی نگاه کردند ای وای این بدن سفیرامام حسین ،مسلم بن عقیلِ ،دشمن به همین بسنده نکرد دلها بسوزه ،پای مسلم رابه طنابی بستنددرمیان کوچه وبازار می کشانند ،یاحسین چه کردند باسفیرشما .اما وقتی خبربه اردوگاه ابی عبدالله رسید ناله هاشمیان وفاطمیان بلند شد رینب سلام الله علیها گریه می کند واشک از چشمان حسین علیه السلام جاری شد،قربان اشک چشمت آقا جان .حضرت به خانواده مسلم تسلی دادند اما لایوم کیومک یاابا عبدالله عرضه بداریم آقا جان شما رفتید تسلیت گفتید تسلی دادید دل بچه های مسلمُ ،اماکسی نبودبه رینبت به سکینه ات تسلی بدهد آن وقتی که بدن پاره پاره ات در گودی قتلگاه به زمین افتاده بود ،آخ بمیرم ،راوی می گویددیدم فاَجتَمَعَت عدُّةُ من الا عراب حتّی جَرُّها عنه ،عدهای ازاعراب آمدند وسکینه را کشان کشان ازبدن پدرجدا کردند.

منابع روضه : 1.امالی صدوق 2.نفس المهموم 3.قسمتی اززیارت نامه حضرت 4.سوگنامه آل محمد علیهم السلام

……………………………………………………………………………………..



[1] – مساله حرمت شرعی نیت بر فعل حرام بدون این که مرتکب آن شود ، بحثی است که در کتب فقهی مورد توجه فقهاء عظام بوده ولی ظاهرا از نظر عقلی شکی نیست که از لوازم ایمان و علم به حرمت منکر ، وجوب انکار قلبی و عدم رضایت بر آن فعل بوده و برهمین اساس کسی که نیت ارتکاب معصیت را داشته ولی آن را مرتکب نشود ، این کار او قبیح و مستحق عقاب بوده و این نکته در مورد اصول دین و مسائل مهمی چون شهادت امام حسین ع مسلم و قطعی می باشد .