الجمعة 18 رَمَضان 1445 - جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳


با پیام آوران عاشوراء (1)

نشانه ای پابرجا

وَ يَنْصِبُونَ لِهَذَا الطَّفِّ عَلَماً لِقَبْرِ أَبِيكَ سَيِّدِ الشُّهَدَاء

یکی از شاگردان مرحوم جعفر بن محمد قولویه حدیثی را در کامل الزیارات استاد درج کرده که خلاصه اش این است:

امام سجاد علیه السلام به زائده فرمود: هنگامی که کاروان اهل بیت به قتلگاه رسیدند چشم من به اجساد عریان شهدا افتاد و آن چنان متاثر شدم که نزدیک بود روح از بدنم مفارقت کند. در این حال عمه ام زینب علیها السلام به من گفت:

«مالي أراك تجود بنفسك يا بقيّة جدّي و أبي و إخوتي؟»ای یادگار جد و پدر و برادرانم چه شده که می بینم جان خود را در معرض مرگ قرار داده ای؟

من گفتم: چگونه جزع نکنم و حال آنکه مولا، برادران عمو و عموزاده ها و اهل بیت خود را با این وضع برهنه و آغشته به خون می بینم … عمه ام در پاسخ گفت: برادرزاده این منظره تو را بی تاب نکند بی تردید خداوند گروهی را از این امت که ستمتگران زمین آنها را نمی شناسند ولی فرشتگان آسمان با آنها آشنایند مامور خواهد کرد که این استخوانهای پراکنده و بدنهای غرقه به خون را گردآوری کرده و دفن نماید و نشانه ای پابرجا بر روی قبر پدرت قرار دهند که هر چند پیشوایان کفر و پیروان ضلالت برای نابودی آن آثار بکوشند بر عظمت و شوکت آن افزوده گردد. آنگاه زینب کبری علیها السلام به حدیث ام ایمن استشهاد فرمود: ينصبون بهذا الطفّ علما لقبر أبيك سيّد الشهداء لا يدرس أثره‏..

این کلمات گوشه ای از سخنان ام المصائب است که لحظاتی پیش خیمه های او را آتش زده بودند چنانکه در لهوف آمده است «ثم اخرجوا النساء من الخیمه و اشعلوا فیها النار…»

آری؛ اینها سخن بانوی اسیری است که در کنار پیکر خون آلود برادر و عزیزان ایستاده بود. روشن بینی و آینده نگری او را گذشت زمان اثبات نمود که چگونه قداست این سرزمین پیوسته شکوفاتر و امواج رفعت آن عظیمتر می گردد. باری این سخنان حاکی از آن است که این بانو حامل اسرار ولایت بوده است.

ملیکه الدنیا عقلیه النساء عدیله الخامس من اهل الکساء

شریکه الشهید فی مصائبه کفیله السجاد فی نوائبه

مرحوم محقق اصفهانی ( الانوار القدسیه ص 117)

منابع: ‏ كامل الزيارات: 263. بحار الانوار ج 45 ص 179، ثارالله عندلیب همدانی ص 364