الخميس 17 رَمَضان 1445 - پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳


تعقیبات نماز

تعقیباتی برای نمازها

سؤال: تعقیبات حضرت عالی پس از نمازها چیست؟

جواب: تعقیباتی که من به آن مقیدم، یکی به این ترتیب است: آیه الکرسی تا* و هو العلی العظیم* تسبیحات حضرت فاطمه زهرا علیه السلام ، سه مرتبه سوره توحید، بعد سه مرتبه صلوات و سه مرتبه:* و من یتق الله یعجل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه إن الله بالغ أمره قد جعل الله لکل شیء قدرا*

دیگر، سی مرتبه تسبیحات اربعه؛ چون تسبیحات اربعه بعد از هر نماز واجب ـ به خصوص برای مسافر که نمازش قصر است ـ مستحب است.

یکی هم در سجده، چهارده مرتبه«یا واسع یا وهاب» یک نفس خوانده شود اگر نفس کفایت نکند، چهارده مرتبه« یا وهاب» بگوید.

روایت این را نمی دانم، ولی کسی که اهل دعا و ذکر و مورد قبول اهل علم بود، این را برای مشکلات مادی و مانند اینها سفارش کرده بود.

آقای حاج آقا رضا صدر می گفت: من مشکلات مادی زیادی داشتم که برطرف نشده بود. این دستور را آقای آسیدابوالحسن مرتضوی ـ که از علمای تهران و مورد ارادت و قبول اهل علم بود ـ به من داد. من از حاج آقا رضا شنیدم که او به این دستور عمل کرده و گشایشی در کارش شده بود. حاج آقا رضا اجازه آن را به من هم داد. (شب جمعه 3/ 7/1387 ش).

————–

دستوری عبادی برای سامان زندگی

جزئیات مطلبی را که نقل می‌کنم، نمی‌دانم؛ ولی اصل این مطلب مسلم است که شیخ حسنعلی نخودکی به مرحوم والد و آقای خمینی دستور داده بود که به آن عمل کنند. من از خود مرحوم والد چیزی نشنیدم؛ اما ایشان برای کسی مطلبی بیان کرد که در ضمن آن بخشی از همین قضیه بود که من از جاهای دیگر شنیده بودم. ولی همشیره‌زاده ما (حاج آقا علی) و نیز مرحوم آقای جودی از ایشان شنیده بودند. شیخی هم به همین صورت از آسید صادق اهری ـ که من او را نمی شناسم، ولی شنیده‌ام که از اهل علم معروف بوده است ـ نقل کرد که «یک وقت در خواب نهری از آب انار دیدم که مبدأ و سرچشمه آن قبر قطب راوندی ـ واقع در صحن حرم حضرت معصومه علیها السلام ـ است. یک طرف آن جوی، حاج آقای والد(سید احمد زنجانی) راه می‌رفت و طرف دیگر هم من(سید صادق). از خواب بیدار شدم و به حرم مشرف شدم. وقتی از حرم بیرون آمدم، دیدم که مرحوم والد مشغول خواندن فاتحه کنار قبر قطب راوندی ـ قدس سره ـ است. به ایشان عرض کردم شنیده‌ام که شما علم کیمیا دارید؛ دلم می خواهد به من یاد بدهید. ایشان به من فرمود: برویم منزل و صبحانه را آنجا بخوریم و در این باره هم صحبت کنیم.

با هم رفتیم و ایشان فرمود: یک سال من و آقای حمینی در مشهد بودیم. در حرم، آقای شیخ حسنعلی مشغول زیارت بود. آقای خمینی رفت و به ایشان گفت: تو را به این حضرت ما حاجتی داریم. شما حاجت ما را رد نکنید. شیخ حسنعلی گفت: سید! بگذار من این زیارتم را بخوانم. شما کنار قبر شیخ حر ـ قدس سره ـ باشید. من بعد از زیارت می‌آیم و صحبت می‌کنیم. ما رفتیم کنار قبر شیخ حر ـ قدس سره ـ و ایشان آمد. آنها درخواست علم کیمیا کردند. (تردید دارم که گفت درخواست را آقای خمینی مطرح کرد یا نه). شیخ حسنعلی گفت: اگر شما الآن کیمیا را یاد گرفتید و توانستید تمام کوه‌های عالم را هم طلا کنید، آیا به خودتان اطمینان دارید که از این قدرت سوء استفاده نکنید؟ آقای خمینی گفت: نه، ما چنین اطمینانی نداریم. شیخ حسنعلی ـ قدس سره ـ گفت: اگر شما اطمینان ندارید، چرا چنین نیرویی داشته باشید که نتوانید خودتان را کنترل کنید؟ ولی در عوض به شما چیزی می گویم که تالی فاسد ندارد. سپس دستوری می‌دهد که بعد از نماز واجب انجام بدهند.

ترتیب این دستور را از حاج آقا والد نشنیدم، لذا به شخصی که با آقای مقدادی ـ پسر شیخ حسنعلی که از همه اسرار پدرش خبر داشت ـ مربوط بود، گفتم که از ایشان ترتیب آن ذکر را بپرسد.

آقای مقدادی به من نامه نوشت و در آن ترتیب آن دستور را هم گفت که بعد از تمام شدن نماز(ظاهراً نماز واجب) اول آیه‌الکرسی و بعد از آن تسبیحات حضرت فاطمه زهرا ـ علیها السلام ـ خوانده شود و بعد سه مرتبه:* قل هو الله احد* . بعد سه مرتبه صلوات و بعد سه مرتبه:* و من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه إن الله بالغ أمره قد جعل الله لکل شیء قدراً* این برای زندگی اشخاص خیلی مفید است.

این مطلب را از آن شیخ و او هم از آسید صادق اهری، او هم از حاج آقا والد ـ قدس سره ـ شنیده بود. من هم یک وقت دیدم که حاج آقا والد ـ قدس سره ـ قسمت اخیر حکایت را برای کسی نقل می‌کرد.