آثار اعمال
دعا برای رفع گرفتاری
آقای سید حسن شیرازی (نوه میرزای شیرازی و ابوالزوجه آقای سیستانی) از آقای عباس لاری نقل کرد:
سید مرتضی کشمیری ـ قدس سره ـ برای رفع گرفتاریها این دعا را سفارش میکرد:
« یا من إذا تضایقت الأُمور فتح لها باباً لم تذهب إلیه الأوهام، صلّ علی محمّد و آل محمّد وافتح لاُموری المتضایقه باباً لم یذهب إلیه و همٌ یا أرحم الراحمین».
این دعا از ادعیه حضرت حجت ـ علیه السلام ـ است و در کتاب قصص الأنبیاء راوندی(ص 360) نیز نقل شده است. البته در نقل راوندی به جای «صلّ»،«فصلّ» است؛ ولی آن طور که از مرحوم کشمیری نقل شده، «صلّ» است. –
——————–
جزای اهانت به شیخ انصاری
نقل کردهاند که شیخ انصاری و آقا سید علی شوشتری با هم در راه نجف و کربلا بودند. آنها از راه شطّ میرفتند و بر قایقی سوار بودند، مرد عربی به شیخ جسارت میکرده و دائم در جای تنگ قایق به شیخ فشار میآورد؛ ولی شیخ ساکت بوده و هیچ جوابی نمیداد. مرحوم آقا سید علی به شیخ میگوید: چیزی در جواب این مرد بگو. ولی شیخ پاسخی نمیدهد. آن مرد عرب مدام به شیخ اهانت میکرد. در نزدیکی مقصد ناگهان آن مرد سیاه میشود و از دنیا میرود. آقا سید علی میگوید: من از همین میترسیدم، از شما خواستم که جوابی دهید تا از گناه این مرد کاسته شود و به این مجازات مبتلا نشود.
————-
راننده جسور و نیش عقرب
این جریان خیلی معروف است و خیلیها نقل کردهاند: ظاهراً شیخ مهدی حکمی می خواست از تهران به قم بیاید. حاج فهیم ـ که از محترمین خدمه و از افراد متشخص و معنون بود و سمت خدمت در آستانه هم داشت ـ با آقای حکمی بود. راننده از بردن شیخ مهدی امتناع میکرد و میگفت که آخوند اگر سوار بشود، ماشین پنچر میشود. آن وقتها در ذهن مردم وارد کرده بودند که آخوند نحس است. مرحوم حاج فهیم اصرار میکرد که ایشان را سوار کند و سرانجام راننده موافقت میکند. اتفاقاً وسط راه ماشین پنچر میشود. راننده خیلی عصبانی میشود و به حاج فهیم خطاب میکند که من نمیخواستم این شیخ را ببرم، تو تحمیل کردی. سپس زیر ماشین میرود که پنچری بگیرد، عقرب او را نیش میزند. راننده بیشتر عصبانی میشود که این آخوند برای ما بد آورد و این جور حرفها.
حاج فهیم میگوید: مشکل شما به دست همین آخوند حل میشود. بعد شیخ مهدی روی محل گزیدگی دست میکشد و درد از بین میرود. بعد از دیدن این صحنه راننده به دست و پای شیخ مهدی حکمی ـ قدس سره ـ میافتد و عذرخواهی میکند.
————
نتیجه احترام به مرجع زمانه
شیخ علی اکبر به قدس و تقوا خیلی معروف بود. ایشان در مشهد ساکن بود و در مسجد گوهرشاد نماز میخواند. شاید بتوان گفت که نماز وی از نظر عظمت و کثرت جمعیت در ایران اوّل بود. تا آخر شبستان پر از جمعیت میشد. چنین جمعیتی در هیچ جای دیگر نبود. ایشان از نظر سنی از آقای بروجردی خیلی بزرگتر بود و بر ایشان در طبقه مقدم بود. وقتی آقای بروجردی به مشهد مشرف میشود حاج شیخ علی اکبر ـ که عمده بود و نماز وی مهم بود ـ جای نماز جماعت خود را به آقای بروجردی واگذار میکند. همه ائمه جماعات مسجد گوهرشاد ـ به جز یک نفر ـ نمازهایشان را تعطیل میکنند.
تمام مدتی که آقای بروجردی در مشهد بود، آقای حاج میرزا احمد کفایی ـ که شخص اول مشهد از نظر ریاست و رئیس روحانیون آنجا بود ـ و آقای حاج شیخ علی اکبر ـ که شخص اول مشهد از نظر وجهه مردمی و تقوا بود ـ در یمین و یسار آقای بروجردی به ایشان اقتدا میکردند و ملازم نماز وی بودند.
وقتی حاج شیخ علی اکبر نهاوندی به عتبات و نجف میرود، آقای سیدابوالحسن اصفهانی ـ قدس سره ـ که مرجع کل شیعه بود، جای نمازش را به حاج شیخ علی اکبر تفویض میکند و ایشان به جای سیدابوالحسن اصفهانی نماز می خواند. خیلیها از حاج شیخ علی اکبر نقل کردهاند که گفته بود: در همان وقت صدایی شنیدم که :«عَظَّمتُکَ»؛ یعنی برای اینکه در مشهد آقای بروجردی را تعظیم کردی، ما هم در نجف تو را تعظیم کردیم.