اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ، اللّهُمَّ عادِ مَن عاداهُ
اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ، اللّهُمَّ عادِ مَن عاداهُ
بدون شک یکی از نکات قابل توجه، نقل های متواتر پیرامون فضائل و مناقب امیر المومنین علی (علیه السلام )در منابع روایی معتبر و موثق اهل سنت می باشد.به طور کلی درباره امام علی(علیه السلام) و فضایل آن حضرت تألیفات فراوانی توسط علمای عامه ـاهلسنتـ به رشته تحریر درآمده است. که میتوان آنها را به چهار دسته تقسیم نمود:
الف) کتابهایی که درباره سیره نبوی و صحابه به صورت عام نوشته شده و در آنها مناقب پیامبر گرامی اسلام(صلّی الله علیه وآله) و صحابه آن حضرت بیان شده و ضمن آن مناقب امام علی(علیه السلام) نیز بیان گردیده است .
ب) پس از تدوین کتاب نهجالبلاغه توسط سید رضی(م 406ق) علمای بسیاری بر آن شرح نوشتهاند که به نقل علامه شیخ حسین جمعه عاملی حدود 210 شرح جامع و کامل بر آن نوشته شده که نیمی از آنها توسط علمای عامه نگاشته شده است و معروفترین آن شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید است که از علمای بنام اهلسنت میباشد. این کتاب سخنان امام و بیان دیدگاههای آن حضرت در مورد حکومت، اعتقادات، تاریخ و… میباشد.
ج) دسته سوم کتابهایی است که علمای عامه درباره فضایل ائمه هدی و فضایل پنج تن آلعبا نوشتهاند. از جمله آنها میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد:
1ـ فرائد السمطین نوشته امام الحرمین جوینی شافعی
2ـ ینابع المودة نوشته محمد حسین بلخی معروف به قندوز
3ـ فصول المهمه فی معرفه الائمه نوشته ابن صباغ مالکی؛
4ـ درر السمطین فی فضایل علی و الزهراء و السبطین نوشته حافظ جمال الدین محمد یوسف بنحسن صنفی زرندی؛
5ـ مودة القربی نوشته علی حسین همدانی شافعی؛و بسیاری کتابهای دیگر.
د) گروه دیگری نیز از نویسندگان عامه صرفاً به بیان فضائل و ویژگیهای حضرت علی(علیه السلام) پرداخته و در مورد آن حضرت به تدوین کتابهای مختلف پرداختهاند که به برخی از آنها اشاره میشود
:1ـ مناقب علی ابنابیطالب نوشته امام احمد حنبل متوفی 241ق؛
2ـ الخصائص فی فضل علی ابنابیطالب نوشته امام عبدالرحمن احمد بن شعیب نسایی متوفی 303ق؛
3ـ مسند علی ابنابیطالب معروف به بحر زخار و مسند بزار نوشته ابیبکر احمد بنمحمد بزار متوفی 292ق؛
4ـ المناقب الامام امیرالمؤمنین علی ابنابیطالب نوشته حافظ محمد بن سلیمان کرنی، قرن سوم هجری؛
5ـ فضائل علی(علیه السلام) نوشته حافظ شافعی حنفی کوفی متوفی 336ق؛
6ـ مناقب علی ابنابیطالب نوشته ابیموید موفق بناحمد خوازمی متوفی 634ق؛
7ـ الردّ علی السعقب الغدیر نوشته ابنجرزی متوفی 597ق؛
8ـ فضائل علی(علیه السلام) نوشته جلالالدین عبدالرحمن سیوطی شافعی متوفی 911ق؛
9ـ فضائل علی(علیه السلام) نوشته حاکم ابیعبدالله بنبیعنیشابوری شافعی متوفی 405ق؛
و بسیاری از کتب دیگر.
در این میان ما به چهار دسته از روایات مرتبط با فضائل حضرت علی (علیه السلام) که در منابع معتبر عامه ذکر شده اشاره می کنیم:
الف. مرا جز مؤمن دوست و جز منافق دشمن نمی دارد.
1. «حدثنا ابوبکربن ابی شبیه ناوکیع و ابومعاویه عن الاعمش و حدثنا یحیی بن یحیی و اللفظ له ـ اخبرنا ابومعاویه عن الاعمش عن عدی بن ثابت عن زر قال: قال علی(ع) والذی خلق الحبة و برا النسمة انه لعهد النبی (الامی) الی ان لا یحبنی الا مؤمن و لایبغضنی الا منافق.»[ مسلم بن حجاج سجستانی، صحیح مسلم، کتاب الایمان، باب الدلیل علی ان جب انصار و علی…، ح239، ص692؛ عبدالرحمن احمدبن شعیب نسائی، سنن نسائی، کتب الایمان، علامة الایمان، ش ح5021، ص2411؛ قزوینی، امام حافظ ابی عبدالله محمدبن یزید الربعی ابن ماجه، سنن ابن ماجه، تصحیح و ترتیب، شیخ صالح بن عبدالعزیزبن محمدبن ابراهیم آل الشیخ، الریاض، دارالسلام، چ3، 1421، السنة فضائل اصحاب، فضل علی (ع)، ح114، ص2492.]
ب. ای علی، تو را جز مؤمن دوست و جز منافق دشمن نمی دارد.
2. «اخبرنا یوسف بن عیسی… عن زر قال: قال علی(ع) انه لعهد النبی الامی الی انه لایحبک الا مؤمن و لا یبغضک الا منافق.»[ محمدبن عیسی ترمذی، جامع ترمذی، المناقب، باب مناقب علی (ع)، ح3726، ص2036.]
ج. حضرت علی(ع) را منافق دوست و مؤمن دشمن نمی دارد.
3. «حدثنا واصل بن عبدالاعلی بن محمد بن فضیل عن عبدالرحمن ابی النصر عن المساور الحمیری، من امه قالت: دخلت ام سلمة فسمعتها تقول: کان رسول الله یقول: «لایحب علیاً منافق ولایبغضه مؤمن.»[ سنائی، امام حافظ ابی عبدالرحمن احمدبن شعیب، سنن سنائی، کتاب الایمان، علامة الایمان، ج5025، ص2411]
د. ما گروه انصار منافقین را به بغض حضرت علی(ع) می شناسیم.
4. «حدثنا قتیبة بن جعفر بن سلیمان بن ابی هارون العبدی عن ابی سعید الخدری، قال: ان کنا لنعرف المنافقین نحن معشر الانصار لبغضهم علی بن ابی طالب(ع).»[ محمدبن عیسی ترمذی، سنن ترمذی، المناقب، علی (ع)، ح3717، ص2035]
د رپایان توجه به این جمله از ابن ابی الحدید نیز قابل توجه می باشد .
(.چه بگويم در مورد شخصيّتى كه هر افتخار و فضيلتى به او نسبت داده مىشود، و هر فرقه اى (براى اثبات حقّانيّت خود) به او منتهى مى گردد، و هر طايفهاى او را از خود مىدانند، بنابراين حضرت على عليه السّلام سرور و سرآمد همه فضيلتها، و سرچشمه تمام ارزشها، و بنيانگذار آن، و قهرمان ميدانهاى فضائل، و پيشتاز پيشتازان مناقب است، هر كسى كه داراى ارزشى هست، آن را از او گرفته و پيروى نموده، و با الگو قرار دادن او، به دست آورده است»( شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ط اسماعيليان، ج 1 ص16)