ماه عاشقان

بسم الله الرحمن الرحیم
ویژه نامه استقبال از ماه مبارک رمضان
استقبال از ملكوت
سخن از استقبال و پذیرایی از محبوبترين اوقات نزد پروردگار متعال است، ماهى نه زمينى و خاكى، كه ملكوتى و آسمانى است و توصيف آن، عقلها را حيران، جانها را سرگردان و دلها را شيفته و بىقرار مىسازد؛ ماهی آسمانی که در بيان نگنجد و در وصف نيايد. به راستى، گزافه نخواهد بود اگر گفته شود رمضان، لطيفهى غيبيه الهى در كالبد خاموش زمان است و آب حياتى در ظلمتكدهى فتنهخيز دنيا كه كام تشنه مشتاقان راستين را سيراب مىكند و جگر تفتيدهى عاشقان هجران زده را به شهد مهنّاى وصال، خنكى مىبخشد.
آب زنيد راه را هين كه نگار مىرسد مژده دهيد باغ را بوى بهار مىرسد
رونق باغ مىرسد، شمع و چراغ مىرسد مه به كناره مىرود، شه به كنار مىرسد[1]
عظمت اين ماه شريف تا حدى است كه هنگام ذكر نام آن، بايستى آن را با ادب و احترام نام برد. امیرالمؤمنین امام على بن ابى طالب ـعليهالسّلام ـ مىفرمايد :
«لا تَقُولوا رَمَضان، فانَّكم لا تَدْرُونَ ما رَمَضان! فَمَن قالَهُ فَلْيتَصَدَّقْ ولْيَصُمْ كَفّارةً، ولكنْ قُولُوا كما قال الله ـعزّوجلّ ـ : شَهرُ رَمَضان.»[2] ؛ ]هنگام تلفظ ماه رمضان] نگویید رمضان؛ شما نمىدانيد كه رمضان چيست، و هر كس چنين بگويد بايد به عنوان كفارهى اين سخن، صدقه پرداخته و روزه بگيرد؛ بلكه ]بايستى[ همانگونه كه خداى ـعزّوجلّ ـ ]در قرآن شريف[ فرموده، بگوييد: ماه رمضان.[3]
رسول مكرّم اسلام ـصلّىاللهعليهوآلهوسلّم ـ مىفرمايد :
«اِنَّ لِرَبِّكُمْ في أيّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحاتٌ، اَلا فَتَعَرَّضوا لَها و لا تُعرِضُوا عَنْها.»[4] ؛ همانا در روزگار زندگى شما، نسيمهاى عنايت و رحمت الهى در وزيدن هستند، آگاه باشيد كه خود را در مسير آن قرار دهيد!
خوشبختِ سعادتمند كسى است كه چون باران رحمت و عنايت محبوبش باريدن گرفت، خود را در مسير بارش آن قرار دهد تا جان و دلش، پاك و پاكيزه گردد و قابليّت نفحات پى در پى نفس يار را در خويش بيابد. «ماه مبارك رمضان»، نسيمى از نفحات يار است كه به بندگان سيه روى در آن، مژدهى عفو و رحمت داده شده، تا از اين نويد جانبخش بهره گيرند و از اين چشمهى آب حيات، جرعهاى بنوشند.
بندهى گنهكار پريشان روزگار را، خوشتر از روز و شب ماه رمضان، وقتى براى عذر آوردن به درگاه حق نيست و بايستى تا اين سفرهى كريمانه برچيده نشده، دست به كارى زند تا مگر شام تار غفلت و بىخبرى از يار به سر آيد و به سعادت حقيقى نايل شود.
اين دهان بستى دهانى باز شد تا خورنده لقمههاى راز شد
لب فروبند از طعام و از شراب سوى خوان آسمانى كن شتاب
طفل جان از شير شيطان باز كن بعد از آنش با مَلَك انباز كن
ماه مبارك رمضان، تنها نه مجال تحمل تشنگى و گرسنگى، كه هنگامهى مجاهدهى با نفس و نيل به سعادت ابدى است؛ فرصت مقدسى كه خداى مهربان آن چه را كه بندگان محتاجش براى رهايى از دام شيطان و نفس بدان نيازمندند، برايشان فراهم نموده؛ باران رحمت و مغفرت خويش را فرو باريده، درهاى بهشت را گشوده، شياطين را در غل و زنجير نموده، ابواب جهنم را به روى روزهداران بسته، سفرهى ميهمانى پرنور و سرور خويش را براى پذيرايى مؤمنان گسترده و آنان را به آغوش مهر و رحمت خود فراخوانده است. ضيافتى سرشار از معنويت و كمال و معرفت كه آگاهى از آداب و مراعات آن، موجب بهرهمندى افزونتر مىگردد.
اما ميهمانان اين ضيافت با شكوه، متفاوتند: عدهاى تنها به خالى نگه داشتن شكم بسنده مىكنند. برخى ديگر علاوه بر شكم، ساير اعضا و جوارح خويش را نيز به روزه وامىدارند و بدين سان به اجر جزيل و ثواب جميل پروردگار دست مىيابند. اما عدهاى ديگر به اين نيز اكتفا نكرده، جز به لقاى الهى و درك رضوان معبود راضى نمىگردند. اينان تحمل رنج گرسنگى و تشنگى و پرهيز از موجبات نارضايتى حضرت حق را سرمايهى رسيدن به والاترين هدف هستى قرار مىدهند و در بازار پر رونق ماه رمضان، سرمايهى عاشقى خويش را به كار مىزنند و بهرهمندى از نعمت همجوارى با معشوق را به سود مىبرند. عمر فانى مىدهند و عيش جاويد مىستانند؛ بر خوان پر بار روزه از چرب و شيرين آن فارغ گشته، محو جمال دل آراى محبوب مىگردند.
گر شبى در منزل جانانه مهمانت كنند گولِ نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش
ضيافت عشق
به راستى چه مىتوان گفت در وصف ماهى كه سرآمد ماهها و ايام و روزها و شبهايش، برترينِ روزها و شبها است. ماه ضيافت عشق كه سفرهى نور و بركت آن، از عرش تا به فرش گسترده است و عاصى و مطيع را بر سر آن بارِ عام مىدهند.
ماهى كه معشوق، به پذيرايى عاشقان بىقرار آمده و خاكساران سركوى خويش را به نوازش و ملاطفت مىخواند. بندگان به ميهمانى پروردگار عزيز و قادر خويش مىآيند و جرعه جرعه نور و ضياء و بهجت و صفا به كام جان مىريزند.
خوشا احوال مشتاقان در اين ماه.
سحرم دولت بيدار به بالين آمد گفت برخيز كه آن خسرو شيرين آمد
قدحى دركش و سرخوش به خرابات خرام تا ببينى كه نگارت به چه آيين آمد[5]
پوشيده نيست، هر خيرى كه در عالم به انسان مىرسد، خود نعمتى از ناحيه پروردگار كريم است كه آنى و لحظهاى از نعمتبخشى و عنايت به بندگانش دريغ نمىورزد و لحظه لحظهى حيات و اصل وجودشان، افاضاتى از جانب حيات بخش مطلق عالم است. اما در ميان نعمتهاى الهى، برخى از ارزش و اهميت والاترى برخوردارند و به همين اندازه، بايد توجه بنده بدان بيشتر بوده و شكر آن نيز چنان به جاى آورده شود كه در خور شأن والاى همان نعمت است.
«ماه مبارك رمضان» از جملهى اين نعمتهاست كه بايستى جان بندگان خاكسار، از فرا رسيدن آن مسرور و شادمان گردد و با جان و دل به استقبال آن روند. به راستی چه میتوان گفت در استقبال از عزیزترین ماه عاشقان وقتی اشرف كائنات و سيد انبياى الهى، حضرت محمد مصطفى ـصلّىاللهعليهوآلهوسلّم ـ در خطبهاى پيش از ماه مبارك رمضان، ياران خويش را به اهميت اين مطلب متوجه ساخته و آنان را بر آمادگى جهت استقبال عاشقانه و پذيرايى شايسته از اين ماه آسمانى سفارش فرمودند. مطالعهى اين كلام گهربار و آشنايى با وظايف بندگى در اين ماه عزيز، بر هر پويندهى راه حقيقتى فرض است تا با آگاهى و علم و يقين، به مراقبت از خويش و محافظت از حق پروردگار در روزها وشبهاى ماه رمضان بپردازد و با دستى پر از فيوضات و عنايات رحمانى به استقبال عيد فطر درآيد و سرفراز از بحر بىكران عنايت و مغفرت الهى بيرون رود.
تجديد عهد عبوديت
ارزش و ارجمندى اين ماه بزرگ تا بدانجاست كه در احوال برخى بزرگان اهل معرفت آودهاند، ابتداى اين ماه عزيز را ابتداى سال خودسازى خويش قرار مىدادهاند تا با شروع آن، عهد بندگى و عبوديت خويش را با خالق متعال تجديد و كوتاهىها و فيضهاى از كف رفته را جبران كنند و با پرداخت خمس، به پاكيزگى و پاك سازى مالى خويش دست زنند تا بهترين بهره را از اين ماه شريف برند و صفا و بهايى به كف آرند.
آرى، به راستى گفتهاند: قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر گوهرى.
اولياى الهى و دوستان پروردگار، جز با عبادت و بندگى او انس نمىگيرند و غير پرستش و كرنش در برابر حضرت دوست، كار و بارى ندارند. آنان كه مباحات را نيز با نيت جلب رضايت يار انجام مىدهند و آنى و لحظهاى خود را از محضر دلدار، دور نمىبينند و نمىيابند.
روزه در ميان ساير عبادات، نزد اهل معرفت، جايگاه ويژهاى دارد و چنان كه در تاريخ مذكور است، بزرگان دين ومعرفت، تا آن جا كه در توان داشتهاند، دست بر دامن اين شاهد وصل زده و با آن، كسب رضايت و توجه مطلوب را به كف مىآوردند و اين خود گواهى عظيم، بر اهميت و جايگاه روزه و آثار معنوىِ حيرتانگيز آن است.
«نفيسه» بانويى بزرگوار و عابده، از نوادگان امام حسن مجتبى ـعليهالسّلام ـ است. نقل است كه وى، قبرى را براى خود كنده بود و پيوسته داخل آن مىشد و نماز مىخواند و قرآن تلاوت مىكرد، تا اين كه در ماه رمضان سال 208 هجرى، چشم از جهان فرو بست. هنگام احتضار، روزه داشت. او را به افطار دعوت كردند، فرمود :
«شگفتا! سى سال است كه از خداوند تقاضا مىكنم با حالت روزه از دنيا بروم و به ديدار او نايل آيم، اكنون كه روزه هستم ]و به آرزوى خويش مىرسم[ افطار كنم؟!»
پس شروع به تلاوت سورهى انعام كرد. چون به آيه (لَهُمْ دَارُ آلسَّلَـمِ عِندَ رَبِّهِمْ)[6] رسيد، از
دنيا رفت.[7]
بیتابی اهل معرفت در استقبال از این ماه نور و سرور بی جهت نیست چرا که برترين اوقات و ايام سال، و برترين اوقات اين ماه، گاهِ نماز و قيام و قعود در محضر يار است كه با نظر رحمت به بندگانش مىنگرد و مناجاتشان را مىشنود و نداى نياز و زارى ايشان را لبيك مىگويد و حاجاتشان را روا مىدارد. امام باقر ـعليهالسّلام ـ مىفرمايد :
اِنَّ للهِ تعالى ملائِكةً مُوكَّلينَ بالصّائِمينَ، يستَغفِرونَ لهم فى كلِّ يومٍ مِن شهرِ رَمضانَ الى آخِرِهِ وَ يُنادونَ الصّائِمينَ كُلَّ لَيلةٍ عندَ اِفطارِهِم: اَبشِرُوا عبادَ اللهِ! فَقَد جُعتُم قَليلا و سَتَشبَعُونَ كَثيرآ، بُورِكتُم و بُورِکَ فيكم. حتّى اذا كان آخِرُ لَيلةٍ من شَهر رمضانَ نادَوهُم: اَبشِرُوا عبادَ اللهِ! فَقد غَفَر اللهُ لكم ذُنُوبَكم و قَبِلَ تَوبَتَكُم فَانظُرُوا كيفَ تَكُونونَ فيما تَستَأنِفونَ.»[8] ؛ خداى متعال را ملايكهاى است مخصوص روزهداران كه در هر روز ماه رمضان از صبح تا شام برايشان طلب مغفرت مىكنند و هر شب هنگام افطار، روزه داران را ندا مىكنند : بندگان خدا، شما را مژده باد! اندكى گرسنه كشيديد و در آيندهاى نزديك سيرى فراوان خواهيد ديد. بر شما مبارك باد هم چنان كه خود مايهى بركت هستيد. تا اينكه در شب آخر ماه رمضان، آنان را خطاب مىكنند: بندگان خدا! شما را بشارت باد كه خداوند گناهانتان را ]تا اين زمان[ بخشيد و توبه شما را پذيرفت، پس اينك بنگريد ]مراقب باشيد[ در اعمالى كه از نو شروع مىكنيد، چه خواهيد كرد.
چه نیکوست که در استقبال این ماه شریف با حقیقت ماه رمضان، ولی الله و خلیفة الله حضرت امام سجاد علیه السلام هم نوا شویم که در مناجات با خدای متعال اینچنین به استقبال ماه خوبان میرود و مینالد:
«منت خدايى را كه به بندگان درگاه خويش، طريق شكر و امتنان آموخت و ايشان را اهل حمد و سپاس قرار داد، تا سپاس گزار عطايا و نيكىاش باشند و از افزونى كرم خويش، بر سپاس و شكرشان، پاداشى نيكو عنايت فرمود.
سپاس خدايى را كه رهنمايى به گوهر تابناك دين را در صدف وجود آدمى به وديعت نهاد و او را به شرف مسلمانى شرافت بخشيد و طريق سير و سلوك و تحصيل رضاى خويش به وى كرامت فرمود، تا به واسطهى نعمتهاى بىپايانش، در مسير معرفت گام نهد و به بلنداى رضاى محبوب دست يازد.
و سپاس محبوبى را سزاست كه باب ضيافت خويش را، ماه طاعت و بندگى و طهارت و فروزندگى مقرر فرمود و نام پاك خويش؛ «رمضان» را بر آن نهاد. خوشا حال مشتاقان درگاه محبوب در ماهى كه فيض قرآن در آن فرو فرستاده شد، در حالى كه نور است و نشانهاى آشكار براى جدايى حق و باطل. ماهى كه خداى متعال به جهت رعايت حرمت آن، خوردنىها و آشاميدنىها را در روزهاى آن منع فرمود و جلوه گاه شاهد رعناى عبوديت را در شبى از شبهاى آن، بر بندگى در ليالى هزار ماه، برترى بخشيد و آن را «شب قدر» نام نهاد؛ شب فرود آمدن روح و فرشتگان الهى و شام سلام و درود الهى بر بندگان برگزيدهى خويش».[9]
[1] . مولوى.
[2] . وسائل الشيعه، ج 10، ص 320؛ اقبال الاعمال، ص 3؛ معانى الاخبار، ص 315.
[3] . اقبال الاعمال، ج 1، ص 21.
[4] . بحارالانوار، ج 68، ص 221؛ ر.ك: عوالى اللّئالى ج 1، ص 296.
[5] . حافظ شيرازى.
[6] . سورهى انعام، آيهى 127.
[7] . وسائل الشيعه، ج 20، ص 137.
[8] . وسائل الشيعه، ج 10، ص 245؛ بحارالانوار، ج 93، ص 361؛ امالى صدوق، ص 54.
[9] . برگرفته از نيايش 44 صحيفه سجاديه.