«نوروز روزهداران»
بسم الله الرحمن الرحیم
«نوروز روزهداران»
ویژه نامه عید سعید فطر
از تلخترین لحظات زندگی، لحظه وداع با معشوق و محبوب است و هر چه مدت همنشینی و کامجویی از محبوب بیشتر باشد، جدایی و فراق تلختر و جانکاه تر خواهد بود. وداع، تلخترين واژههاست كه يادآور آهنگ هجر و فراق است و عاشق مسكين را از آن بسى درد و داغ. وداع، پايان اوقات خوش وصل و كامجويى و آغاز شام تيرهى دورى و مهجورى است كه آتش به جان و دل عاشقان مىزند و آشوب در سر شوريدهى مشتاقان مىافكند. محبوب هر چه خوبتر، جدايى از او سختتر. عاشق، كه دل در بند زلف يارى آويخته و جان در گرو مهر دلدارى نهاده، چون نوبت جدايى فرا مىرسد، دل در پى محبوب خويش روان خواهد ساخت كه اين دل، خود از اوست و چون دلبر عزم سفر كند، گويى جان عاشق است كه آهنگ جدايى از تن مىكند و اين است كه وداع با يار دل آرام، كم از تلخى جان دادن نيست. به ویژه اگر، یار محبوب، نه شادی بخش جسم و تن، که نجات بخش جان و صفا دهنده دل و آباد کننده خانه دنیا و آخرت مومن باشد و ورودش با برکت و همنشینی اش سراسر نور و سرور باشد که جدایی از او را جانکاه و دردناک خواهد کرد.
و اينك سخن از وداع است؛ وداع با يارى كه دل و جان شيفتگان حق جوى را مهر و صفا بود و انيس عشاق باوفا. قاصد مهربان كوى يار، كه با عطر و بوى دوست از در درآمد و مهجوران را مژده وصال و بشارت رهايى داد و هنوز كامى از وى نجسته، عزم سفر دارد و آهنگ وداع؛ رمضان در گذر است.
آن كه قدر گوهر شناسد، در بهرهجويى از آن دريغ نخواهد كرد و در حفظ و مراقبت از آن، خواهد كوشيد. آن كه با شاهد رعناى رمضان، انس و الفتى حاصل كرد و از آن جمال دل آرا بهرهها جست، جدايى از اين آشناى كوى دلدار، برايش سخت و جان كاه است. جدايى از رمضان، وداع با تمام خوبىهاست؛ انس با قرآن، لذّت دعاى سحر، شوق معنوى افطار، اهتزاز روح و شوق پرواز تا بر يار. كيست كه جدايى و وداع يار مونس خويش بنگرد و از جان و دل ناله سر ندهد و در آتش فراق نسوزد و نگدازد.
برگ تحويل مىكند رمضان بارِ توديع بر دل اِخْوان
يار ناديده سير، زود برفت دير ننشست نازنين مهمان
ماه فرخنده، روى بر پيچيد وَ عَليك السَّلامُ يا رَمَضان
الوداع اى زمان طاعت و خير مجلس ذكر و محفل قرآن
مُهرِ فرمان ايزدى بر لب نفْس در بند و ديو در زندان
تمامی این اوصاف، در ماه مبارک رمضان جمع شده و با فرارسیدن لحظات آخر آن، درد جدایی و فراق در جان و دل مشتاقان سعادت و ره پویان قرب و نجات می اندازد و هم نوا با اولیای الهی ناله فراق میدهد. قدر گوهر رمضان را، پيشوايان معصوم ـ عليهالسّلام ـ و برگزيدگان پروردگار مىشناسند كه حقيقت رمضانند و روح هستى، و به همين دليل، داغ دورى اين ماه خير و بركت بر دل نازنين آنان، از همه بيشتر مىنشيند. از اين روست كه در لحظه فراق و جدايى از آن، عاشقانه ناله سر مىدهند و چون عاشقى كه دامن معشوق از كف مىدهد، مىنالند و مىسوزند و مىگدازند. وداع حضرت سجاد ـ عليهالسّلام ـ با اين ماه، جلوه گاه اين راز و نياز عاشقانه است. آن حضرت در وداع با اين ماه عزيز چنين ناله سر مىدهد :
«بارالها!… تو از برگزيدهترين وظايف و خاصترين واجبات خويش، ماه رمضان را قراردادى؛ ماهى كه آن را از ميان ديگر ماهها برگزيدى و از ميان همهى زمانها و عصرها، آن را اختيار كردى و بر تمام اوقات سال ـبه خاطر آن كه در آن ماه، قرآن و نور نازل كردى ـ برتريش دادى و ايمان را در آن، چندين برابر نمودى و روزه را در آن، واجب داشته و مردمان را به شب زنده دارى و برخاستن ]براى عبادت[ ترغيب فرمودى و شب قدر را كه از هزار ماه بهتر است، در آن تجليل كردى. …. و همانا اين ماه در بين ما بسى ستوده زيست و ما را همنشينى پسنديده و نيكو بود و به بهترين سودهاى جهانيان ما را سودمند نمود؛ اما چون وقتش به آخر آمد و زمانش به پايان رسيد و روزهايش كامل گرديد، آهنگ رحيل كرد و از ما جدا شد. پس ما نيز با آن ماه، مانند عزيزى كه فراقش بر ما گران است و رفتنش ما را غمگين و گرفتار وحشت تنهايى كند، وداع مىكنيم. عزيزى كه بر عهدهى ما پيمانى ناگسستنى و احترامى رعايت كردنى و حقى لازم دارد؛ و بدين جهت مىگوييم :
بدرود؛ اى بزرگترين ماه خدا و اى عيد اولياى پروردگار.
بدرود؛ اى ماه دست يافتن به آرزوها و اى ماه سرشار از نكوكارى.
بدرود؛ همنشينى كه تا هست، قدر و منزلتى جليل و والا دارد و چون از دست مىشود، بسيار دردناك است و مايهى اميدى است كه دوريش، رنج آور است.
بدرود؛ همدلى كه چون مىآيد، مونسى شاد كننده است و چون مىرود، وحشت خيز و تألم افزاى.
بدرود؛ همسايهاى كه دلها در آن نرم مىشود، و گناهان در آن نقصان و كاستى مىگيرد.
بدرود؛ كه چه بسيار گناهان را از ما زدودى و چه عيبها كه پوشيده داشتى.
بدرود؛ كه درنگ تو براى گناهكاران چه طولانى بود و در دل مؤمنان بسى هيبت داشتى!
بدرود؛ كه با بركات و نيكىها بر ما درآمدى، و آلودگى گناهان را از پروندهى ما شستى.
بدرود؛ كه هنوز نيامده، محبوب و مطلوب ]ما[ بودى و هنوز رخت بر نبسته، هجرانت را اندوهناكيم.
بدرود؛ تو را و فضيلت تو را كه از آن محروم گشتهايم و بركات گذشتهات را كه از كف دادهايم.
بارالها! ما اهل و آشناى اين ماهيم كه ما را بدان شرافت بخشيدى و به ما توفيق روزه داشتن را به بركت احسانت دادى، در حالى كه تيره بختان قدرش را نشناختند و به خاطر شقاوت وتيره بختىشان از فضيلت اين ماه محروم گشتند.
تويى صاحب اختيار و سرپرستى كه ما را به شناخت اين ماه برترى دادى، و ما را به سنّت آن ]واجب و حرام و مستحب آن[ راه نمودى و به توفيق تو، به روزه و نماز آن برخاستيم، هر چند اندكى از بسيار آن را به جا آورديم…» [1]
بلبى زار زار مىناليد بر فراق بهار، وقت خزان
گفتم اندوه مبر، كه باز آيد روز نوروز لاله و ريحان
روز بسيار و عيد خواهد بود تير ماه و بهار و تابستان
گفت ترسم بقا وفا نكند ورنه هر سال، گل دَمَد بستان
معامله با پروردگار
لحظات آخر ماه مبارک رمضان، و در آستانه عید فطر، حساسترین اوقات برای روزه داران است تا خود را برای دریافت بهترین و بیشترین سودها آماده کنند، و با برگزاری جشن معنویت عید، با خدای خویش برای حفظ آنچه کسب کرده اند تا سالی دیگر، میثاقی محکم ببندند. عید سعید فطر، در حقیقت عید میثاق بندگی و تجدید عهد عبودیت است. آن گاه كه دلدارى عزم بازگشت مىكند، دل و جان عاشقان در دورى و فراق وى به تب و تاب مىافتد اما محب صادق کسی است كه تمام تلاش خویش را به کار گیرد، تا رضايت او از خويش افزون و محبت خويش در دل جانان زياد كند، تا عنايت دوست در حق وى بیشتر شده و همين تلاش عاشق و عنایت معشوق،سرمايهى روزگار فراقش باشد، و بنده محتاج خویش را از يادش نبرد. جلب رضايت خداوند، نهايت آن چيزى است كه انسان مومن روزه دار بعد از یکماه تجارت پرسود در ماه مبارک رمضان، بايستى در وصول بدان بكوشد . اين درسى است كه در دعاى روز آخر ماه مبارك رمضان، بر زبان معصوم ـعليهالسّلام ـ جارى شده است، آن جا كه مىفرمايد :
«اللّهُم! هذا شَهرُ رَمَضانَ الّذى اَنزلْتَ فيه القُرآنَ، هُدىً للنّاس و بيِّناتٍ مِن الهُدى و الفرقان وَ قَد تَصَرَّم، فَأَعُوذُ بِوَجهِکَ الكَريمِ اَنْ تَغِيَبَ الشَّمسُ مِن هذا اليَومِ اَو يَطلُعَ الفَجرُ مِن هذه اللَّيلَةِ، وَلَکَ قِبَلى ذَنبٌ او تَبِعَةٌ، تُريد اَنْ تُعَذِّبَنى بِها يَومَ اَلقاکَ.»[2]
خدايا! اين همان ماه رمضانى است كه قرآن را در آن براى هدايت مردم و به عنوان نشانههاى روشن هدايت و جدا سازى ]حق از باطل[ فرو فرستادهاى و اينك به پايان رسيد. پس به روى ]اسماء و صفات، يا ذات[ بزرگوارت پناه مىبريم از اين كه آفتاب اين روز، غروب يا سپيده دم اين شب، طلوع كند و گناه يا كار زشت پيامد دارى داشته باشم كه بخواهى در روزى كه تو را ملاقات مىكنم، به واسطه آن عذابم كنى.
این حساسیت خاص در سیره اولیای الهی نیز مشهود است. از جمله نقل است که امام زين العابدين ـعليهالسّلام ـ ، چون ماه مبارك رمضان در مىرسيد، بر غلامان خويش سخت نمىگرفت و چنان چه از ايشان خطايى سر مىزد، توبيخ و سرزنش نمىفرمود و كردههاى ايشان را در نسخهاى ثبت مىكرد، تا آن كه شام آخر رمضان و لحظات وداع مىرسيد. در اين هنگام از ايشان در مورد كردههايشان و عفو خويش اقرار مىگرفت. آن گاه در ميان آنان به پاى مىخاست و مىفرمود :
صدايتان را بلند كنيد و بگوييد: اى على بن حسين! خداى تو قطعآ تمام اعمالت را به شمارش در خواهد آورد، همان گونه كه تو تمام اعمال ما را به شماره آوردى و نزد پروردگار كتابى است كه بر تو بنابر حق سخن خواهد گفت، هيچ كوچك و بزرگى را از آن چه انجام دادهاى فرو نمىگذارد؛ مگر آن كه آن را به شمارش در آورد. و هم چنان كه ما امروز هر چه كردهايم را نزد تو حاضر يافتيم، تو نيز تمامى اعمالت را، نزد پروردگارت حاضر خواهى يافت، پس از ما بگذر و چشم پوشى فرما، همان گونه كه از محضر آن صاحب قدرت، اميد عفو و آمرزش دارى و دوست دارى كه تو را مورد عفو خويش قرار دهد. پس ما را ببخش، تا خداوند را نيز بخشندهاى بيابى كه بر تو رحمت مىآورد و از تو چشم مىپوشد. و ]البته[ پروردگارت به احدى ظلم نمىكند، همان گونه كه نزد تو صحيفهاى است كه بر عليه ما بر حق حكم مىكند و هيچ كوچك و بزرگى را از آنچه ما به جاى آوردهايم، فروگذار نكرده است، مگر آن كه آن را در شمار آورده.
پس اى على بن حسين! كوچكى جايگاهت را در آن روز نزد پروردگار ياد آر، همو كه حاكم عادلى است كه به اندازهى دانهى خردلى ظلم نمىكند و همان را نيز روز قيامت حاضر خواهد ساخت و خداوند براى حسابگرى اعمال و شهادت بر آنها كافى است. پس ]امروز از ما[ درگذر و ]بر زشتىهاى كردار ما[ چشم بپوش، ]باشد كه[ مالك على الأطلاق نيز از تو بگذرد و چشم بپوشد، چنان كه همو فرموده است: و بايد كه عفو كنند و نديده بگيرند، آيا دوست نداريد كه خداوند نيز شما را ببخشد؟ آن حضرت، اين جملههاى آتشين را با صداى بلند به خود خطاب مىفرمود و به آنان مىآموخت و ايشان نيز با آن حضرت تكرار مىكردند و او خود در آن حال، در ميان آنان ايستاده و اشك مىريخت و ناله سر مىداد كه :
خدايا! تو ما را امر فرمودى كه از كسانى كه بر ما ستم روا داشتهاند بگذريم، ما قطعآ به نفس خود ستم كردهايم، ]اينك[ از آنان كه به ما ظلم كردهاند گذشتيم، آن چنان كه تو امرمان كردى، پس تو نيز از ما بگذر كه به درستى تو نسبت به عفو و گذشت از ما و كسانى كه مأمور به اين امرند، سزاوارترى و به ما دستور دادى كه محتاجى را از درب خانه ردّ نكنيم و ]اكنون[ ما درخواست كننده و مسكين به سوى تو آمدهايم و بر آستانهى درگاه تو اقامت گزيدهايم و خير و خوبى و عطايت را از تو مىطلبيم، پس با بخشندگى و عطابخشى خويش بر ما منت بگذار و نااميدمان مساز، كه تو نسبت به اين احسان، از ما و از همهى مأمورين به احسان، سزاوارترى. خدايا! من نسبت به زير دستانم به بزرگوارى كرامت نمودم، تو نيز بر من با كرامت رفتار كن كه اكنون از محتاجان و گدايان درگاه تو هستم و خوبى تو را خواهانم. پس مرا نيز در زمرهى اهل عطاهايت قرار ده، اى كريم!
سپس آن حضرت به آنان روى نموده و مىفرمود :من شما را بخشيدم، آيا شما نيز از بدىهاى من نسبت به خودتان گذشتيد؟ كه قطعآ من مالك بد و پست و ظالمى هستم كه خود مملوك خداوند مالك مطلق و كريم و جواد و عادل و نيكوكار و اهل فضل و احسان مىباشم.
آنان نيز در پاسخ حضرت مىگفتند: شما را بخشيديم، اى مولاى ما! و البته شما هرگز با ما به بدى رفتار نكرديد. سپس آن حضرت به آنان مىفرمود :بگوييد: خداوندا! على بن الحسين را ببخش، هم چنان كه او ما را بخشيد، او را از آتش رهايى ده، هم چنان كه او ما را از بردگى آزادى بخشيد.
آن حضرت نيز در انتهاى دعاى آنان «آمين» مىگفت و مىفرمود:
«اِذهَبوا، فَقَد عَفَوتُ عنكم و اَعتَقْتُ رِقابَكُم رَجاءآ للعَفوِ عَنّى و عِتْقِ رقَبَتى.»[3]
برويد ]آزاد هستيد[ كه شما را بخشيدم و آزادتان ساختم به اميد آن كه از من نيز بگذرند و مرا نيز از آتش رهايى دهند.
امام پروردگار مهربان، بندگان خداجوی خود را در این اندوه فراق تنها نگذاشته و رها نفرموده، بلکه این درد را با شادی فرارسیدن موسم جدید عاشقی و عید بندگی، التیام نهاده و با اعطای جوایز ناب معنوی، فصل وصلی دیگر از بهار شوق و سرور برویشان گشوده است. عید سعید فطر، شروعی جانفزا بر پایان جانکاه ماه مبارک رمضان است.
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت/صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: اِذَا کَانَ صَبِیحَهُ یَوْمِ الْفِطْرِ نَادَی مُنَادٍ اغْدُوا اِلَی جَوَایِزِکُمْ[4]؛ زمانی که صبح روز عید فطر می شود منادی [از اسمان] ندا می کند، صبح زود به دنبال گرفتن جوایزتان باشید.
جوایز این عید سعید که از سوی پروردگار کریم اعطا میشود، قطعا جوایز مادی و بهره جویی های دنیوی نیست، هر چه هست از جنس نور و سرور معنوی و ذخیره آخرت است که یار و مددکار مومنی است که در معرکه مجاهده با نفس و پیراستگی از رذایل و آراستگی به فضایل و تخلق به اخلاق الهی، به این جایزه نیازمند است تا آن را در مسیر بندگی حضرت حق ، سرمایه کند و با آن راه پر نشیب و فراز جهاد با نفس را بر خود هموار نماید.
از این رو، این روز شریف و این عید سعید، در دیدگاه مردان خدا بسیار با ارزش است و غفلت از آن و در غفلت به سر بردن آن را خسارت می دانند و بی توجهی به آن را مایه حسرت میشمارند و فرصت آن را بر مبنای سفارش در همین روایت شریف از صبح زود و اولین لحظات که هنگامه برپایی نماز عید است غنیمت میشمارند. به همین جهت است که عید فطر از مهمترین و دلنشین ترین اعیاد مسلمانان بوده و مومنین در این روز نماز عید برگزار کرده و به پاس توفیق روزه داری ماه مبارک رمضان بر درگاه خداوند شکر می گزارند و در سراسر بلاد مسلمین جشن و شادی برقرار است. عید، روزی است که خداوند برای جوایز رحمانی اش و انعام رحیمی خویش از میان روزها برگزید، روزی که بندگان بعد از یک ماه اعتراف به بندگی و طلب امرزش و عرض نیاز و تمنا، فراتر از ظن و گمانشان اعطا می کند. عید سعید فطر، عیددوستداران و جویندگان رضایت خدا و روزه دارانی است که گوی سبقت را از دیگران ربوده اند و در این روز فرا خوانده شوند تا جوایز و هدایان را دریافت کنند.
میتوان به راستی و حقیقت این روز شریف و پرسرور را عید نوروز روزه داران و مومنان دانست همانگونه که حضرت امام رضا علیه السلام به این حقیقت تصریح فرموده است:
اِنَّما جُعِلَ یَوْمُ الْفِطْرِ الْعیدَ لِیَکُونَ لِلْمُسْلِمینَ مُجْتَمَعا یَجْتَمِعُونَ فیهِ وَ یُبْرِزُونَ لِلّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَیُمَجِّدُونَهُ عَلی ما مَنَّ عَلَیْهِمْ فَیَکُونُ یَوْمَ عیدٍ وَ یَوْمَ اِجْتِماعٍ وَ یَوْمَ فِطْرٍ وَ یَوْمَ زَکاهٍ وَ یَوْمَ رَغْبَهٍ وَ یَوْمَ تَضَرُّعٍ. وَ لاَنَّهُ اَوَّلُ یَوْمٍ مِنَ السَّنَهِ یَحِلُّ فیهِ الاَکْلُ وَالشُّرْبُ لاَنَّ اَوَّلَ شُهُورِ السَّنَهِ عِنْدَ اَهْلِ الْحَقِّ شَهْرُ رَمَضانَ فَاَحَبَّ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ اَنْ یَکْونَ لَهُمْ فی ذلِکَ مَجْمَعٌ یَحْمِدُونَهُ فیهِ وَ یُقَدِّسُونَهُ[5]؛ همانا روز فطر، عید قرار داده شده تا برای مسلمانان روز اجتماعی باشد که در آن روز گردهم ایند و [عشق و محبت خود] به خداوند را ابراز کنند و به خاطر منّتی که بر انان نهاده است، او را ستایش کنند، پس روز عید و روز گردهم ایی و روز افطار، روز زکات، روز گرایش به یکدیگر و روز تضرّع [به پیشگاه حق تعالی] است، [و نیز روز فطر، روز عید قرار داده شده] به دلیل انکه روز فطر اولین روز سال است که خوردن و اشامیدن در آن جایز شمرده شده است، چرا که نزد اهل حق اولین ماه سال، ماه رمضان است و خداوند دوست دارد در روز عید فطر، مسلمانان اجتماع کنند و با یکدیگر به ستایش و تقدیس او بپردازند.
و تفاوت قابل تامل و دقت که در فرمایش حضرت نیز به آن اشاره شده این است که شادی در عید فطر عاشقان، بر خلاف عید نوروز مردمان، جنسی از نور و معنویت و توجه به خدا و آخرت داشته، و اظهار شادی در آن نیز علاوه بر سرور عرفی، ماهیتی از جنس ذکر و عبادت و دعا و نماز و توجه و نوعدوستی و انفاق و توسل به حضرت حق و اولیای الهی دارد و مومنین تلاش میکنند پس از یک ماه مهمانی خدا، با بدرقه ماه طهارت جانها، به استقبال باشکوه از عید اولیاء الله رفته مراتب شکر خود را به محضر خدای مهربان قولا و عملا ابراز کنند و با حفظ دستاوردها و رهاوردهای سفر معنوی در ماه رمضان، تولدی دوباره و شروعی زیبا در زندگی معنوی خود را جشن بگیرند. دستاوردهایی چون: توجه باطنی و قلبی به خدا، تلاوت مکرر قرآن شریف، نماز اول وقت، دستگیری از فقرا، یاد مرگ، پرهیز از گناه، توسل به اهل بیت(ع)، مدیریت نفس و اعضا به ویژه شکم، حفظ حرمت ها، هم نشینی با خوبان و حضور در مجالس ذکر، دوری از انواع لغویات و مجالس غفلت و شب نشینی های بیهوده و مملو از لهو و لعب، توسل دائمی و همگامی با شادی و غم اهل بیت (ع) و …
البته اعمال ویژه این روز شریف نیز، هر کدام نهادینه کننده فضیلتی از سرمایه های ماه مبارک در وجود روزه داران ماه رمضان و جایزه گیرندگان عید فطر است که با اظهار توحید و تکبیرات خاص روز عید شروع شده، و با دعا و توجهات قلبی و ارتباط با خدا به همراه بیرون کردن زکات فطره و یاد و دستگیری از بندگان خدا ادامه میابد و با غسل و بوی خوش و لباس نیکو امتداد میگیرد و با افطار قبل از نماز با تربت سیدالشهدا علیه السلام رنگ و بوی توسل و همنوایی شهادت گونه یافته امضای خون خدا بر کارنامه اعمال ماه رمضان را مینشاند و با اقامه نماز عید، با خضوع و خشوع و با ذکر به یاد ماندنی و تحول آفرین دعای قنوت، به اوج میرسد:
اللّٰهُمَّ أَهْلَ الْكِبْرِياءِ وَالْعَظَمَةِ، وَأَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ، وَأَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ، وَأَهْلَ التَّقْوىٰ وَالْمَغْفِرَةِ، أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هٰذَا الْيَوْمِ الَّذِى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِينَ عِيداً، وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ذُخْراً وشَرَفاً وَمَزِيداً أَنْ تُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُدْخِلَنِى فِى كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ فِيهِ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تُخْرِجَنِى مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ أجْمَعِين . اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ خَيْرَ مَا سَأَلَكَ مِنْهُ عِبادُكَ الصَّالِحُونَ، وَأَعُوذُ بِكَ فِيهِ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُكَ الصَّالِحُونَ.
[1] . صحیفه سجادیه دعای 45.
[2] . إقبال الأعمال ، ج1، ص: 262.
[3] . همان، ص 261.
[4] . کافي ؛ ج 4 , ص 168.
[5] . وسائل الشیعة ؛ ج 7 , ص 481