َو خَدِيجَةَ بِنْتِ خُوَيْلِدٍ زَوْجَةِ النَّبِيِّ ص فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
َو خَدِيجَةَ بِنْتِ خُوَيْلِدٍ زَوْجَةِ النَّبِيِّ ص فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
(بحار ج 43 ص 53)
حضرت خديجه دختر خُوَيلِد بن اسد بن عبدالعزي بن قصي بن كلاب است و مادرش فاطمه بنت زائدهْْ بن جندب ميباشد. پيش از اسلام او را طاهره مي ناميدند و زوجات النّبي به او سيّدهْْ قريش نيز ميگفتند. خديجه(علیها السلام) زني ثروتمند و از شخصيّتهاي شرافتمند قريش به شمار ميرفت. او با ثروتي كه داشت كارگزاران زيادي نزدش كار ميكردند و براي او تجارت مينمودند
در عظمت شخصیت حضرت خدیجه همین بس که او حامل وديعهي بزرگ و عظيم الهي در درونش بود، وديعهاي كه سرچشمهي بركات آسماني و الطاف سترگ خداوند به شمار ميرود. وديعهاي كه خداوند متعال در قرآن كريم از او به “كوثر” و خير كثير ياد كرده است. فاطمه(علیها السلام)در سال پنجم بعثت در مكّه متولد شد. (الصحيح من السيرهْْ/2/179)
و في رواية عن عائشة قالت فادركتني الغيرة يوما فقلت و هل كانت إلا عجوزا قد اخلف اللّه لك خيرا منها قالت فغضب حتى اهتز مقدم شعره و قال و اللّه ما اخلف لي خيرا منها لقد آمنت بي إذ كفر الناس و صدقتني إذ كذبني الناس و انفقتني بما لها إذ حرمني الناس و رزقني اللّه أولادها إذ حرمني أولاد النساء؛ قالت: فقلت في نفسي و اللّه لا أذكرها بسوء أبدا.و في رواية عن عائشة قالت أغضبت رسول اللّه صلی الله علیه و آله يوما و قلت خديجة بالتصغير فزجرني و قال: اني رزقت حبها.و كل هذه الروايات في الصحيحين. (تذکره الخواص/سبط بن جوزی/ص273)
در روايتى از عايشه آمده است كه روزى رشك و غرور بر من چيره شد و گفتم: مگرخديجه پيرزنى بيشتر بود در حالى كه خداوند بهتر از او را براى تو جايگزين كرده است! عايشه مى گويد: پيامبر صلی الله علیه و آله خشمگين شد و فرمود: «به خدا قسم كه بهتر از او جايگزين نشده است؛ موقعى او به من ايمان آورد همه مردم كافر بودند و او مرا تصديق كرد در حالى كه مردم مرا تكذيب كردند و ثروتش را بر من ارزانى داشت زمانى كه مردم مرا محروم داشتند و خداوند از او فرزندانى به من داد كه از ديگر زنان اولادى نداشتم.» عايشه مى گويد: با خود گفتم: به خدا سوگند كه هرگز او را به بدى ياد نمى كنم! در روايتى از عايشه آمده است كه روزى رسول خدا صلی الله علیه و آله را خشمگين كردم و نام خديجه را به تصغير بردم، پيامبر صلی الله علیه و آله مرا نهى كرد و فرمود: «به من محبّت او را داده اند».
حضرت خديجه(علیها السلام)اوّلين زني است كه مسلمان شد و به پيامبر ايمان آورد و دوشادوش پيامبر براي اعتلاي كلمهي توحيد تلاش كرد و سختيها و دشواريهاي زيادي را تحمّل كرد. از امیرالمؤمنین علیه السلام روايت شده است كه فرمود: روزي رسول خدا صلی الله علیه و آله حضرت خديجه را ياد كرد و گريست. يكي از همسران حضرت حاضر بود، وقتي اين حال پيامبر را ديد گفت: چه چيز شما را بر پيرزني از پيرزنان بنياسد گريانيد؟(مگر خديجه چه داشت؟!)رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
صَدَّقْتَنِي اِذْ كَذَّبْتُم وَ آمَنَتْ بِي اِذْ كَفَرتُمْ وَ وَلَدَتْ لِي اِذْ عَقَمْتُم؛
آنگاه كه شما مرا تكذيب كرديد او مرا تصديق كرد و آنگاه كه به من كفر ورزيديد او به من ايمان آورد و آنگاه كه عقيم بوديد برايم فرزند آورد.(بحار ج 16 ص 8)
هرگز پيامبر دوستي و محبّت حضرت خديجه(علیها السلام) را فراموش نكرد و به احترام او، دوستانش را نيز احترام ميكرد و براي آنها هديه ميفرستاد. عايشه ميگويد: به هيچيك از زنان پيامبر رشك نبردم جز بر خديجه، زيرا رسول خدا صلی الله علیه و آله پيوسته گوسفندي را ذبح ميكرد و ميگفت: اين را نزد دوستان خديجه بفرستيد. روزي از اين مسأله ناراحت شدم و با تعجّب گفتم: براي خديجه؟! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
اِنِّي قَدْ رُزِقْتُ حُبُّها؛ همانا دوستي او روزي من شده است.(سبل الهدي و الرشاد/10/327)
حضرت خدیجه(سلام الله علیها) با عمل به دستورات قرآن و بذل مال خویش در راه نشر اسلام و کمک به مسلمانان، از همه اموال و داراییهای خود در راه هدف مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله چشم پوشی کرد و نقش چشم گیری در پیشبرد اسلام داشته است. سلیمان کتانی معتقد است که خدیجه(سلام الله علیها) ثروتش را به محمد صلی الله علیه و آله بخشید، ولی این احساس را نداشت که میبخشد، بلکه این احساس را داشت که از پیامبر صلی الله علیه و آله، هدایت را که برهمه گنجهای عالم برتری دارد، کسب میکند. او احساس میکرد محبت و دوستی را به محمد صلی الله علیه و آله اهدا میکند، ولی در عوض همه ابعاد سعادت را از او کسب میکند.
کمکهای مالی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) موجب غنای نسبی پیامبر صلی الله علیه و آله گردید، به گونهای که پیامبر صلی الله علیه و آله را بینیاز ساخت. خداوند در مقام بیان نعمتهای خود به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «خداوند تو را فقیر یافت و بینیاز نمود.» (ضحی/ ۸) رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز همواره میفرمودند(مَا نَفَعَنِي مَالُ قَطُّ مِثْلَ مَا نَفَعَنِي مَالُ خَدِيجَةَ (عَلَيْهَا السَّلَامُ)،):« که هیچ مالی به من سود نبخشید، آن گونه که ثروت خدیجه(س) به من سود بخشید( بحارالانوار، ج۱۹، ص۶۳.)
امام صادق- عليه السّلام- فرمود: وقتى كه خديجه وفات كرد، حضرت فاطمه- سلام اللَّه عليها- خودش را به پيامبر مى چسباند و پيرامون او مى چرخيد و مى گفت: بابا! مادرم كجاست؟ و پيامبر نيز پاسخى نمى داد. ولى پيوسته فاطمه- سلام اللَّه عليها- مى گفت: بابا! مادرم كجاست؟ و پيامبر نمى دانست در پاسخ او چه بگويد.
ناگهان جبرئيل فرود آمد و گفت: خدايت دستور مى دهد كه به فاطمه سلام برسانى و بگويى كه مادرت در قصبهاى است كه گره هايش از طلا و ستونش از ياقوت سرخ مىباشد. و در كنار «آسيه» همسر فرعون و «مريم» دختر عمران قرار دارد.حضرت فاطمه- سلام اللَّه عليها- نيز در پاسخ گفت: «ان اللَّه هو السّلام و منه السّلام و اليه السّلام(بحار ج 43 ص 28 )
سرانجام اين بانوي فداكار، پس از يك عمر تلاش و كوشش و 25 سال خدمت به رسول گرامي صلی الله علیه و آله و دين مبين اسلام، پس از بازگشت از محاصره قريش در شعب ابي طالب به مكه معظمه، در دهم رمضان سال دهم بعثت، جان به جان آفرينان تسليم و روح مطهرش به اعلي عليين عروج نمود.
پيامبراكرم صلی الله علیه و آله در مدت كوتاهي، دو يار و پشتيبان خويش، يعني عمويش ابوطالب و پس از وي، خديجه كبري(سلام الله علیها) را از دست داد و از اين باب، بسيار اندوهگين و ماتم زده بود و روزگار سختي را پشت سر مي گذاشت. به همين جهت، آن سال را “عام الحزن” (سال اندوه) ناميدند.پیامبرصلی الله علیه و آله ابتدا با ردای خودش و سپس با ردای بهشتی خدیجه(سلام الله علیها) را کفن نمود و در آرامگاه معلّی در دامنه «کوه حجون» که بر فراز شهر مکه است، به خاک سپرد(تذكره الخواص، ص 273). نکته قابل توجه این است که یکی از اعمال مستحب در مکه زیارت قبر مطهر ایشان می باشد .
(یستحب)زيارة قبر خديجة الكبرى عليها السلام، وقبرها بالحجون معروف في سفح الجبل.( مناسك الحج ،للشبيري،، ص: 375)