گزیده الکلام …؛نهى عمر بن عبد العزيز از سبّ حضرت امير عليهالسلام
نهى عمر بن عبد العزيز از سبّ حضرت امير عليهالسلام
در روضة الصفا نقل نموده كه:
يكى از عظماى اطباى يهود در محفلى كه اكابر و اعيان و معارف و مشاهير شام حاضر بودند به تعليم عمر بن عبد العزيز، دختر او را خواستگارى نمود. عمر فرمود كه اين مواصلت به هيچ وجه ميسّر نمىشود زيرا كه ما مسلمانيم و تو از دين بيگانه. طبيب گفت: پس چگونه پيغمبر شما دختر به على بن ابى طالب داد؟ عمر جواب داد كه او يكى از عظماى ملت احمدى بود. طبيب گفت: بر اين تقدير چرا او را لعنت مىكنيد؟! عمر روى به حاضرين مجلس آورده گفت: جواب او را بگوييد. همه ساكت و ملزم شدند. بعد از آن، آن جناب حكم كرد كه ديگر هيچ كس زبان به ناشايست اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليهالسلام نگشايد و اگر كسى آن عمل نمايد، زبان او را قطع كنند.