گزیده الکلام…؛پیشوای عادل
پیشوای عادل
در كتاب «اصل الشيعه»، از ابوسعيد منصور بن حسين آبى، متوفّى سنه 422، در كتاب «نثر الدرر» نقل كرده كه احنف بن قيس گفت: وارد شدم بر معاويه؛ براى من از گرم و سرد و شيرين و ترش، آن قدر آورد [که] من تعجّب كردم. بعد، يك قسم از خوردنى آورد، من نشناختم. پرسيدم: اين چيست؟ گفت: اين روده اردك است كه با مخ برّه، پر كرده و با روغن فندق، پخته و شكر زدهاند. من گريه كردم. معاويه گفت: چرا گريه كردى؟ گفتم: على (علیه السلام) را ياد كردم كه من در خدمتش بودم؛ وقت طعام و افطارش رسيد، مرا نگه داشت. ديدم براى او انبانى آوردند مهر زده. عرض كردم: چه در داخل آن است؟ فرمود: سويق جو. عرض كردم: ترسيدى از او بردارند؟! فرمود: نه، ترسيدم كه حسن يا حسين (علیهما السلام)، روغنى يا زيتى بمالند. عرض كردم: حرام است آن يا اميرالمؤمنين؟ فرمود: نه، و لكن بر پيشوايان حقّ لازم است كه خودشان را در عداد ضعفاء قرار دهند تا براى فقير، فقرش دشوار نباشد. معاويه گفت: كسى را ياد كردى كه فضل او انكار نمىشود.