گزیده الکلام…؛ آثار سوء هم نشین بد
آثار سوء هم نشین بد
اين همه دزد و دغل كه امروز مىبينى، اغلب در اثر همنشينى شده؛ در موقعى كه بايد كاسبى و هنر ياد بگيرد، رفيقان بد دورش را گرفته، نگذاشته اند پى كسب هنر برود. تا وقت كار گذشته، از خواب وقتى بيدار شده است كه هيچ كار بلد نيست، عارش هم مىآيد حمّالى بكند. اين است كه شبها مشغول كار مى شود، يك دو نفر مثل خودش را هم پيدا مىكند، مىزنند به خانه هاى مردم؛ مخصوصا با يك دو نفر از اجزاء تأمينات و شهربانى نيز هم دست شده باشند، خوب از عهده كار بر مىآيند. آن وقت مى توانند روز هم كار كنند، آن هم كار مهمّ.
يكى از موثّقين علماء نقل كرد از يكى از دوستانش كه اتومبيل شخصى داشته، مى گويد:
در همين قم، ما پياده شديم، كار لازمى داشتيم تا انجام بدهيم [و] برگرديم. پس اتومبيل را قفل كرده، در كنار خيابان گذاشته، رفتيم. گويا برگشتن ما چند دقيقهاى دير شد. آمديم، ديديم اتومبيل ما را پشت اتومبيل ديگر مىبندند ببرند. (چون نتوانستند قفلش را باز كنند؛ و الّا همين طور، در طهران و غيره بردهاند.) مىگفت: يك پاسبان هم در پهلوى آن ها ايستاده بود. خلاصه، اتومبيل را به زحمت از دست آن ها گرفتيم. در اينجا، قاعده بود كه پاسبان، آن ها را جلب به اداره نمايد؛ ولى پاسبان عوض اينكه آن ها را جلب نمايد، با من مباحثه مىكرد. معلوم بود كه با آن ها شريك بود.