گزیده الکلام …؛ آشیانه سنونو در چین
آشیانه سنونو در چین
حضرت امير (علیه السلام) مىفرمايد: «بر مركب طمع سوار نشويد تا شما را بر مهالك وارد نمايد». [1]
بعضى چيزهاى خطرى هست كه به جز مركب طمع نمىتواند به دست آورد؛ مثل آشيانه سنونو كه چينىها در تحصيل آن، خود را به مهالك مىاندازند. سنونو، نوعى از پرستوك است كه بزرگان و ثروتمندان چين، از آشيانه آن، غذاى مخصوص درست مىكنند؛ اين است كه آن را به قيمت خيلى گران مىخرند. چينىها هم براى همين گرانى قيمتش، از جاهاى صعب المنال، دل به دريا زده، آن را به دست مىآورند و يا خود، شكار مرگ مىگردند.
مىگويند: آن مرغ، در سقف مغارها كه در كمر كوه صعب المنال باشد، آشيانه مىگذارد. مكان صدور آن، جزيره جافا است كه در آنجا، در كنار دريا، كوههاى بسيار بلندى، داراى مغارههاى بلند هست خيلى مهيب. موج دريا هم به كوه بر مىخورد، گوش ها از صداى آن كر مىگردد. كف دريا هم چشم ها را خيره مىنمايد؛ مخصوصاً از طوفان و تلاطم دريا، بخارى نيز بلند مىشود كه اين مغارهها پيدا نمىشود. آن حيوان، چنين جايى را براى خود، پناهگاه يافته، در سقف آن آشيانه مىگذارد. با وجود اين، چيني ها از خطر و تعب آن، پرهيز ننموده، در تحصيل آن، كوشش ها مىنمايند. واقعاً حرص و طمع، در اينجا معجزه مىكند. مورد، هر چه سخت و خطرناك باشد، به ضمانت طمع وارد مىشوند. عدّهاى در سر كوه، ريسمانى محكم به كمر يكى از آن ها مىبندند و از كمر كوه، سرازيرش مىنمايند. گاه اتّفاق مىافتد كه بعضى از آن ها پرت شده و يا سرگيجه گرفته، به دريا افتاده، طعمه جانوران دريا مىگردد.
الحاصل، او را با اين ترتيب سرازير مىكنند تا به مغاره مىرسد. زمين مغارهاى را مىبيند، كف گرفته.
او به سنگ ها[ئی] كه در كمر يا ديوار مغاره است، چسبيده، به زحمت زياد، در ميان بخار طوفان و غرّش موج كه چشم و گوش نيز از حسّ ادراك افتاده، خود را به سقف مىرساند تا از آشيانهها كنده، در ظرفى كه با خود برده، مىگذارد و آن گاه، به زحمت زياد، باز خود را به در مغاره مىرساند؛ بعد، مىكشندش به بالا.
مىگويند: آن ها مادام كه به خدايانشان صله برده، از آن ها استمداد ننمايند و نزد قبر منكشف اين مغارهها قربانى نكنند، جرأت بر آن نمىكنند. عجب در اين است: با اينكه تحصيل آن، اين قدر خرج و زحمت و خطر دارد؛ با وجود اين، وجود آن در بازار چين، مانند ساير اجناس متعارفه است؛ ولى چيزى كه هست [اینکه] ژاپني ها اخيراً ملتفت شدهاند كه آشيانه اين مرغ ها، از گياه دريا است؛ لهذا خود، آن گياه را تحصيل نموده از آن آشيانه مصنوعى ساخته، در بازار چين به فروش مىرسانند.
[1]– ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج16، ص93.