گزیده «الکلام …»؛ آهِ مظلوم
از حضرت باقر (سلام اللّه عليه) منقول است كه وقتى كه پدرم، على بن الحسين (علیه السلام) را وفات رسيد، مرا به سينه چسبانيد و فرمود: اى فرزندم! من تو را وصيّت مىكنم به آنچه كه پدرم مرا وصيّت به آن كرد؛ هنگامى كه وفاتش رسيد، پدر او نيز به او وصيّت كرده بود. گفت: «اى پسر! دورى گزين از ظلم كردن به كسى كه كمك پيدا نكند مگر خدا را.»
گرچه افراد ظلم، همهاش قبيح و بد است؛ لكن آن مظلومى كه كمك داشته باشد، نمىگذارد حقّ او به كلّى پامال بشود و علاوه از آن، آن توجّهى كه مظلومِ بىمعين به خداوند مىكند، غير از آن توجّهى است كه مظلومِ با معين مىكند. بدينملاحظه، دورى كردن از چنين ظلم، بسيار مهمّ است. اين بود كه سه امام، هنگام وفات، سفارش آن را كردهاند.
خيانت بر اوقاف، از اين قبيل است؛ چون خيانت بر اوقاف، هم ظلم بر واقف است و هم ظلم بر موقوفٌ عليه. اگر موقوف عليه، در ظاهر كمكى داشته باشد؛ ولى واقف كه مرده باشد، كمكى ندارد، زبانى ندارد. اين است كه اين ظلم، ظلم بر كسى است كه كمك پيدا نمىكند مگر خدا را، و خداوند هم نمىگذارد كه ظالم ريشه كند؛ ريشهاش را مىكَند.
مثال براى اين، لازم نيست كه از حكايات گذشتگان و قضاياى تاريخى بنگارم. هر كس، در هر عصر و در هر شهر باشد، چندين مثال در پيش چشم خود خواهد ديد.
مثلاً خانههاى چندين طبقه را معاينه خواهد كرد كه خيانت بر اوقاف، ريشهكنشان كرده؛ مثل اينكه توپ بر آن ها بسته باشند. خانوادههايى را خواهد ديد كه خيانت بر اوقاف، آن ها را مستأصل نموده، اثرى از آن ها باقى نگذاشته.
و هم چنين است خيانت بر وصيت كه آن نيز ظلم بر موصى است كه دست از اين جهان شسته؛ نه دست دارد که دفاع كند و نه زبان دارد شكايت كند. کمکی غیر از خدا ندارد «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَاد» و البتّه خداوند عالم، ناله وى را كه از گور بلند است مىشنود و داد او را از ستمكاران او مىگيرد؛ ولكن ما نه گوش اعتبار داريم كه نالههاى مردگان را بشنويم و نه چشم اعتبار كه مكافات ظالمين را ببينيم؛ وگرنه بازار جهان بىمحتسب نيست و اين محتسب، مانند محتسب و پاسبان ظاهرى نيست كه با رشوه، مجرم را از قلم بيندازد، و يا اينكه او اگر از تو خُم بشكند، تو از وى سر بشكنى؛ چون او تو را مىبيند، ولى تو او را نمىبينى؛ «وَ هَلْ يَسْتَوِى الْأعْمَى وَ الْبَصِير» ، مگر اينكه خداوند چشم بصيرت تو را باز كند تا ببينى آنچه را كه نمىبينى!