گزیده الکلام …؛ ببین تفاوت ره از کجا است تا به کجا؟!
ببین تفاوت ره از کجا است تا به کجا؟!
مستعصم، آخرين خليفه عباسی، به بدر الدين لؤلؤ، زمامدار موصل نوشت كه جماعتى از اهل طرب و خواننده و نوازنده پيش او بفرستد و در اين حال، قاصدى از سلطان هلاكو رسيد كه از وى، منجنيق و اسباب قلعه گیری مىخواست. بدرالدين گفت: درخواست اين دو نفر را نگاه كنيد و بر اسلام و اهل اسلام گريه كنيد؛ آنیکی، مسلم است، از من خواننده و نوازنده مىخواهد و اینیکی، كافر است، از من اسباب فتح و ظفر مىخواهد! «ببين تفاوت ره از كجا است تا به كجا؟!» تعجّب، از آن اصول و مبانى است كه اين قبيل اشخاص را به اولوالأمری و وجوب اطاعت معرفی مى كند.
شال کشمیری هم میخواهی؟!
يكى، يك پول داد [و] قدرى آش خريد؛ هنگامیکه مىخورد، ديد یکپارچه گونى از توى آن بيرون آمد. گفت: عمو آشپز، اين گونى چيست [که] از اين كاسه بيرون آمد؟ گفت: پس مىخواستى شال كشميرى بيرون بيايد؟! البتّه به يك پول، آشى بهتر از اين نمىشود! حالا روى آن مبانى كه حضرت اهل تسنّن در تعيين خليفه كردهاند، بنايى محكمتر از اين نمىشود.