گزیده الکلام …؛ به زبان آوردن مطلبی که اثباتش دشوار باشد
به زبان آوردن مطلبی که اثباتش دشوار باشد
حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسلام) مى فرمايند: «بنده، طعم ايمان را نمى يابد تا اينكه ترك کند دروغ را؛ جدّى و شوخى اش را.»[1]؛ بلكه [اگر] حرف راست، شبيه به دروغ باشد [باز هم] عقلاً احتراز از آن را نيز لازم مى شمارند؛ گرچه شرعاً عيبى ندارد.
يكى از وجوه معاريف، ادّعا كرده بود كه من دهى دارم كه در آنجا پياز به عمل مى آيد كه از حلقه آن، خرگوش مى گذرد. از حال حضّار، احساس كرده بود كه اين حرف را قبول نكردند؛ براى اثبات مدّعا، داده بود زمينى را در آن ده، با اصول فنّى تربيت كرده، تخم پياز در آنجا بكارند و به قانون فلاحت مواظبت نموده، چنين پيازى به عمل بياورند. خلاصه، بعد، با چندين مقدّمات و زحمات، پيازى به همان بزرگى كه ادّعا كرده بود به دست آورد، بعد، مجلسى تشكيل داده، آن پياز را در آنجا حاضر نمود، و مخصوصاً خرگوشى هم آماده كرده بود. امر كرد كه آن پياز را پاره كرده، حلقه اى از آن بيرون كردند تا خرگوش را از حلقه آن گذرانيدند. آن گاه گفت: اين اثبات حرف پارساله؛ امّا يكى از حضّار گفت: انسان نبايد حرفى بزند كه بعد از يك سال، آن را به اثبات برساند.
البتّه مطلبى كه اثباتش به دشوارى صورت مى گيرد، نبايد انسان آن را بر زبان آرد تا گرفتار اثباتش گردد؛ و هم چنين است مطلب علمى كه اگر چنانچه اثبات كردنش به شاگرد، دشوار باشد، به اين معنى درخور فهم شاگرد نباشد، انسان نبايد آن را عنوان نمود[ه]، خود و شاگرد را گرفتار نمايد. و هم چنين، واعظ نسبت به آن هائى كه در پاى منبرش نشسته اند؛ همين طور لقمه بزرگتر از حلقوم آن ها، به دهان آن ها نگذارد؛ بلكه بايد به اندازه قدرت آن ها باشد؛ والّا، از قوّه سخنرانى متكلّم نيز كاسته مى گردد.
فهم سخن گر نكند مستمع قوّت طبع از متكلّم مجوى
[1]– محمّدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج72، ص249، ح14.