السبت 20 مُحَرَّم 1446 - شنبه ۰۶ مرداد ۱۴۰۳


گزیده الکلام…؛ سفارش اکید اسلام به زکات


سفارش اکید اسلام به زکات

اين زكات كه خداوند در قرآن شريف، در هر چند ورق، اسم آن را برده و آن را با نماز، دوش به دوش آورده؛ ولى در خارج، وجودش خيلى كم است. حتّى لفظش هم از زبان مبلّغين اسلامى افتاده. مثلاً قم كه از مراكز مهمّ ديانت است، هم در خودش مبلّغين زبردست و نكته ‏سنج دارد و هم از خارج مى‏آيد؛ نگارنده، در پاى منبر همه‏ شان حاضر شده‏ام. اين كلمه را از احدى از ايشان نشنيده ‏ام. با اينكه اين موضوع، به قدرى مهمّ است كه پيغمبر، مانعين آن را از مسجد بيرون كرد. و مخصوصاً پنج نفر را اسم برد: «پاشو ابن فلان! پاشو ابن فلان! از مسجد ما بيرون شويد و در اينجا نماز نخوانيد؛ چون شما زكات نمى‏ دهيد، گرچه آن ها در اين اعصار، به مسجد هم قدم نمى‏ گذارند.

يكى گفت: فقرا و اغنيا، هر يك عيب ديگرى را مى‏ گويند؛ فقرا مى‏گويند: اغنيا زكات نمى ‏دهند و اغنيا مى‏گويند: فقرا نماز نمى‏ خوانند؛ ولكن هر دوى آن ها مى‏خواهند خر خودشان را از آب در گذرانند؛ و الّا دلشان به حال زكات و نماز نمى ‏سوزد. اسلام از هر دوى آن ها (مانع الزكاة و تارك الصلاة) بيزار است. اثر بيزارى اسلام، همان عداوتى است كه در اثر جريان مرام اشتراكى در ميان فقرا و اغنياى مسلمان ها بروز نموده. آن ها مى‏ خواهند همه دارايى اين ها را از دستشان بگيرند و اين ها هم مى‏ خواهند همواره خود، در ناز و نعمت بگذرانند، بى‏آن كه به حال فقرا، نيم نگاهى كنند؛ ولى اگر اسلام از آن ها برائت نجسته بود، اين حرف ها در بين نبود؛ چون اسلام، حسابى در بين آن ها گذاشته، حقوقى قرار داده؛ اگر مردم، رعايت آن حقوق نمايند و با آن حساب رفتار نمايند، ديگر با هم اختلاف حسابى پيدا نمى‏كنند علاوه از اين، منع زكات را آثار شوم ديگرى هم دارد؛ از جمله، قحطى است.