گزیده الکلام…؛ عروسی عروسک ها
عروسی عروسک ها
اين قدر در امر ازدواج، بار را سنگين كردهاند كه نه كسان دختر مى توانند شانه به زير اين بار بدهند و نه كسان پسر. پس اين بار از سنگينى، مدّتها در زمين مى ماند. امّا در برابرآن، بار امر نامشروع، دوش به دوش مىگردد و حتّى عروسىِ عروسكها نيز به سادگى تمام نمى شود.
شنيدهام از بعضىها كه در تحت اين عنوان، خرجها مى گذارند، سورها مى دهند [و] جشنها برپا مى كنند.
آقاى آقاميرزا عبداللّه مجتهدى تبريزى، از يكى از اعاظم اهل علم نقل كرد كه يكى از راجه هاى هند، مشرّف به عتبات عاليات شده بود، در كاظمين، مجلس جشن عروسى برپا نموده، چند شب از علما و بزرگان كاظمين و بغداد دعوت كرد. از جمله مدعوّين، من بودم كه رفتم، ديدم مجلس بسيار باشكوهى است. ما گمان كرديم كه موضوع اين عروسى، پسر يا دختر راجه است. بعد معلوم شد كه دختر راجه، دو تا عروسك داشته [و] اين جشن، راجع به عروسى آن عروسكها است؛ مبهوت شديم.
اين خرج، نه در دفتر دنيا اثرى دارد و نه در دفتر آخرت. امّا در دفتر دنيا، جز اينكه خفّت عقل صاحبش را اثبات نموده، چيزى ثبتِ دفتر نكرده. و امّا در دفتر آخرت، چون براى خدا نيست، پس نه سند خرج از دفتر دنيا صادر مى نمايد و نه از دفتر آخرت.