گزیده الکلام…؛ نجات یافتن عجیب
نجات یافتن عجیب
خداوند براى نجات، سببهايى دارد خيلى عجيب.
آقا سيّد محمّد قزوينى، فرزند آقاى حاج سيّد محمّد باقر معظّم له نقل كرد كه:
در قزوين، ميرزا شكراللّه نامى كه در مجالس روضه خوانى، پامنبرى مى خواند و هر سال هم بعد از ماه صفر، سورى به اهالى منبر مىداد، در يكى از سالها كه روز دعوت همان سور بود، مدعوّين در اتاق بودند؛ ميرزا شكر اللّه را پسر دو ساله بود كه تازه راه مىرفت. او رفته دمِ چاه، توى دلو نشسته؛ از قضا، دلو رفته بود توى چاه؛ يك نفر ديده، فرياد زده بود كه بچّه توى چاه افتاد. همه مهمان ها دويده بودند بيرون كه بچّه را از چاه بيرون بياورند. در اين اثنا كه مشغول بيرون آوردن بچّه بودند، سقف همان اتاق پايين آمد، مهمان ها از آسيب آن محفوظ ماندند. بچّه هم صحيح و سالم از چاه بيرون آمد؛ چون از دلو پرت نشده بود و آب هم دلو را كاملاً نگرفته بود. پس، فورى دلو را كشيدند، بچّه از توى آن بيرون آمد.