السبت 24 شَوّال 1445 - شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳


قدم صدق (3)؛ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الرَّبَّانِيُّونَ

قدم صدق (3)

السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الرَّبَّانِيُّونَ

السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الرَّبَّانِيُّونَ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ نَحْنُ لَكُمْ تَبَعٌ وَ نَحْنُ لَكُمْ خَلَفٌ وَ أَنْصَارٌ أَشْهَدُ أَنَّكُمْ أَنْصَارُ اللَّهِ وَ ‏سَادَةُ الشُّهَدَاءِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَإِنَّكُمْ أَنْصَارُ اللَّهِ

بدون شک اصحاب امام حسین علیه السلام در طول تاریخ از ممتازین اصحاب ائمه علیهم السلام بوده اند تا بدان جا که در وصف آنها جملات والایی از معصومین علیهم السلام نقل شده است. افراد برگزیده‏ ای که خانواده و دوستان خود را رها ساخته و در رکاب امام (علیه السلام) جانبازى و فداکارى کردند. آنها مصداق بارز کلام امیر المومنین علیه السلام هستند که فرمود :«مَنْ أَحَبَّنَا بِقَلْبِهِ وَ أَعَانَنَا بِلِسَانِهِ وَ قَاتَلَ مَعَنَا أَعْدَاءَنَا بِيَدِهِ فَهُمْ مَعَنَا فِي دَرَجَتِنَا»

كسي كه ما را با قلبش دوست بدارد و با زبانش ياري كند، و همراه ما با دشمنان ما با همه‌ي امكاناتش بجنگد، پس (در قيامت) با ما و درجه‌ي ما خواهد بود. (بحار الأنوار . ج‏27، ص: 89)

یکی از نمونه های بارزی که با جان و مال به یاری امام زمانش شتافت و عاقبت به خیر شد زهیر بن قین است. او که از بزرگان قبیله بجیله بود، در کوفه زندگی می کرد و از مردان شریف و شجاع شهر کوفه و قوم خود شمرده می شد و به واسطه حضور در جنگ ها و فتوحات بسیار، جایگاه رفیعی به دست آورده بود. در برخی از منابع از قین -پدر زهیر- به عنوان یکی از اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نام برده شده است. (السماوی، محمد؛ ابصارالعین فی انصار الحسین(علیه السلام)، ص۱۶۱)

زهیر از هواداران عثمان به شمار می‌رفت. در سال شصت هجری، او و همسرش به همراه برخی از خویشاوندان و اهل قبیله‌اش هنگام بازگشت از مناسک حج به کوفه، در یکی از منازل بین راه، به نام “زرود” با امام حسین(علیه السلام) و همراهانش که به سوی کوفه در حرکت بودند _هم منزل_ روبرو شدند. بنابر نقل دینورى، این ملاقات در منزل‏گاه زَرُود انجام گرفته است.

امام حسین(علیه السلام) شخصی را نزد زهیر فرستاد و خواستار ملاقات با او شد. زهیر در ابتدا تمایلی به این دیدار نشان نداد؛ اما به توصیه همسرش- دیلم یا دَلْهم دختر عَمرو به محضر امام حسین(علیه السلام) حاضر شد. این دیدار مسیر زندگانی زهیر را تغییر داد. او پس از این ملاقات، شادمان نزد خانواده و دوستانش بازگشت و فرمان داد تا خیمه و بار و بُنه او را به کنار خیمه امام حسین(علیه السلام) منتقل کنند.

زهیر با همسرش نیز وداع کرد و بنا به نقلی همسرش را طلاق داده و گفت: «من عازم شهادت همراه امام حسین(علیه السلام) هستم. تو با برادر خود نزد خانواده ‌ات برگرد، زیرا نمی‌‏خواهم از سوی من چیزی جز خوبی به تو برسد.»( تاریخ الطبری، ص ۳۹۶ و فتال نیشابوری، محمد بن حسن؛ روضة الواعظین، ج ۲، ص ۱۷۸ و حلی، ابن نما؛ مثیر الاحزان، صص ۴۶ – ۴۷.)

او پس از اتمام سخنرانی امام(علیه السلام)در ذوحسم نخستین کسی بود که آمادگی خود را برای اجرای دستورهای آن حضرت اعلام داشت؛ و گفت:

«یابن رسول الله! ما فراز و بلندی‌ای که در گفتار شما بود، شنیدیم؛ ای پسر رسول خدا(ص)! به خدا سوگند که اگر ما می‌توانستیم برای همیشه در این دنیا زندگی کنیم و تمام امکانات آن را در اختیار داشتیم، باز هم شمشیر زدن در رکاب تو را انتخاب می‌کردیم.» امام(علیه السلام) نیز در حقّ او دعای خیر کرد و او را مورد تفقد خویش قرار دادند.( انساب الاشراف ج۳، ص۱۷۱. و تاریخ الطبری، جلد 4، ص 305، و الملهوف، ص 138)

شب عاشورا، پس از آنکه، امام(علیه السلام) بیعت خود را از اصحاب و اهل بیتش برداشته و به آنان اجازه رفتن و نجات جان خویشتن داد؛ اصحاب آن حضرت(علیه السلام) هر کدام به نوعی وفاداری و پایداری خود را اعلام داشتند؛ پس از سخنان اهل بیت امام(علیه السلام)، مسلم بن عوسجه و پس از او زهیر بن قین برخاسته و گفت: «به خدا سوگند دوست دارم کشته شوم، باز زنده گردم، و سپس کشته شوم، تا هزار مرتبه، تا خداوند تو و اهل بیتت را از کشته شدن در امان دارد!»( تاریخ الطبری، جلد 4، ص 318. الارشاد ج2 ص92. الملهوف، ص 153)

زهیر پس از کسب اجازه از امام(علیه السلام) برای نبرد، این رجز را می خواند:

انا زهیر و انا ابن القین اذودکم بالسیف عن حسین(علیه السلام)

ان حسیناً(علیه السلام) احد السبطین من عترة البر التقیّ الذی

ذاک رسول الله غیر المین اضربکم و لا اری من شین

«من زهیر پسر قین هستم با شمشیر خود از حریم حسین(علیه السلام) دفاع می کنم. حسین(علیه السلام) یکی از دو نواده رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است از خاندانی که نیکی و تقوا زینت آن هاست، و اکنون او فرستاده پاک خدا از دو نسل نبوی است و من شما را می‌کشم و عیب نمی‌دانم.».نقل شده است او صد و بیست تن از دشمنان را در میدان نبرد به هلاکت رساند. زهیر به دست کثیر بن عبدالله شعبی و مهاجر بن اوس تمیمی به شهادت رسید.( مناقب آل ابی طالب ج 3، ص 225. تاریخ الطبری، جلد 4، ص 336. انساب الاشراف ج۳، ص۱۹۶. الیامل فى التاریخ ج۴، ص۷1)

منابع:بحار الانوار.الارشاد.ویکی شیعه