الجمعة 23 شَوّال 1445 - جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳


گزیده “الکلام…”؛ میرزای قمی قدس سره


مرحوم میرزای قمّی

مرحوم ميرزا ابوالقاسم قمّى، پدرش شيخ حسن، اهل شفت بود، از محال رشت از اهل علم، مشهور به زهد و عبادت. كتابى مانند كشكول نيز تأليف كرده بود به نام «كأس السائلين». از شفت به اصفهان مسافرت كرد، براى تحصيل علم. در آنجا، خدمت مرحوم ميرزا حبيب اللّه‏ و برادرش ميرزا هدايت اللّه،‏ مشغول تحصيل گرديده بود. حسب درخواست اهالى جابلق، ميرزا حبيب اللّه‏ و برادرش براى انجام امر قضاوت و تنظيم امور روحانيّت، به جابلق مهاجرت كردند و در آنجا، به سمت شيخ الاسلامى، مشغول ترويج گرديد. مرحوم شيخ حسن نيز با ايشان مسافرت كرد و صبيّه مرحوم شيخ هدايت اللّه‏ را به حباله نكاح خود در آورد.

مرحوم ميرزا، در آنجا تولّد يافت و در آنجا نشو و نماء كرد تا به درجه تحصيل علوم رسيد. مدّتى در خدمت والدش مشغول علوم ادبيّه گرديد. بعد، در اصول و فقه، به مرحوم آقا سيّد حسين خوانسارى شاگردى كرد. سپس مسافرت به كربلا نموده، در خدمت مرحوم آقا باقر بهبهانى و جمله[ای] از مشايخ، مشغول تحصيل گرديد تا فارغ التحصيل شد. بعد، مراجعت به جابلق كرده، در قريه دره باغ كه وطن مرحوم والدش بود اقامت كرد؛ و لكن چون قريه نامبرده، خيلى كوچك بود، لايق بر توطّن او نبود و در نهايت تنگى هم در امر زندگانى بود؛ لهذا به خواهش حاج محمّد سلطان نام، به قريه قلعه بابو كه در نزديكى دره باغ بود مهاجرت نمود.

در آنجا جز چند نفر كه پيش او، جامى و حاشيه ملّا عبداللّه‏ مى ‏خواندند، ديگر اثرى بر وجودش مترتّب نشد. مخصوصا اهل ده نيز اهل تميیز نبودند. بين او و بين ملّا مكتبى كه داشتند – ملّا شاهمراد نام – فرقى نمى ‏گذاشتند. پس به اصفهان مسافرت كرده و در مدرسه كاسه گران منزل گرفت. در آنجا نيز با بعضى از فضلاء، كوزه‏شان از يك جا آب نگرفت؛ لهذا به شيراز رفت. كريم خان زند در آنجا بود. دو سه سال در آنجا اقامت كرد. شيخ عبدالنبىّ و يا پسرش، خيلى از او رعايت كردند. هفتاد تومان و يا اينكه دويست تومان – حسب نقل مختلف – پول به او دادند. او مراجعت به اصفهان نموده، به قدر كافى از كتب اسلاميّه فقهيّه و لغت و حديث در آنجا خريد. حتّى نوشته‏ اند كه كتاب را به وزن خريد، از قرار من شاهى، ده تومان؛ و فروشنده، كتاب شرح اللمعه را علاوه براى سنگينى ميزان، به او داد.

بعد، به قريه قلعه بابو مراجعت نمود. در آنجا، جمله ای از طلّاب، در اصول و فقه شاگردى از او نمودند و لكن نظر به عدم لياقت اهل آن آبادى، در آنجا نيز نماند. پس بلده طيّبه قم را وطن گزيد. خداوند در آنجا، وسعت در رزق و علم و اعتبار داد تا گرديد مرجع عموم شيعه. و در آنجا فعلاً از نوه ‏هاى دخترى ‏اش، اهل علم و محترمين از سادات اجلّه هستند؛ از جمله آقاى حاج ميرزا فخرالدين شيخ الاسلام است كه بر جنازه مرحوم آيۀ اللّه‏ آقاى حاج شيخ عبدالكريم (اعلى اللّه‏ مقامه) نماز خواند. عالمى است جليل، داراى زهد و تقوا و ورع؛ خداوند طول عمرش بدهد؛ نمونه گذشتگان است.