209. كتاب صوم/سال دوم 88/02/12
باسمه تعالي
كتاب صوم/سال دوم : شماره 209 تاریخ : 88/02/12
بحث جلسه گذشته، در كفاره افطار ماه مبارک رمضان بود. در اين جلسه، استاد دام ظله، در فرع كفاره قضاء ماه مبارک رمضان، ابتدا، مدرک قول مخالف مشهور، قول به عدم كفاره، و طرق جمع آن با روايات قول مشهور و اثبات كفاره را مورد بررسی قرار میدهند، و سپس، اقوال و عبارات فقهاء را در تعيين كفاره قضاء ماه مبارک رمضان بررسی مینمايند.
الثانی قضاء شهر رمضان اذا افطر بعد الزوال، و كفارته اطعام عشرة مساكين لكل مسكين مد فان لم يتمكن فصوم ثلاثة أيام، و الاحوط اطعام ستين مسكيناً. در اينجا چند بحث وجود دارد كه در عروه نيامده، يكی اين است كه به هم زدن روزه قضائی در بعد از ظهر حرام است. دوم اين است كه آيا به هم زدن روزه در بعد از ظهر كفاره دارد؟ سوم اين است كه اگر كفاره داشته باشد، كفاره آن چيست؟ چهارم اين است كه اگر كفاره داشته باشد، اين كفاره بدل دارد؟
بحث اينكه به هم زدن قبل از ظهر جايز است و بعد از ظهر جايز نيست، تقريباً روشن است و بحث معتنا بهی ندارد.
اما اينكه روزه قضائی كفاره دارد، مشهور قائل به كفاره هستند، و بر خلاف مشهور جماعتی منكر شدهاند ؛ از قدماء مرحوم ابن ابی عقيل مخالفت كرده و از بعدیها مرحوم محقق سبزواری در ذخيره و كفايه قول ابن ابی عقيل را تقويت كرده، و شهيد ثانی در جائی از مسالک و مرحوم محقق اردبيلی و مرحوم صاحب مدارک به نفی كفاره تمايل پيدا كردهاند.
مشهور رواياتی دارند كه هنگام بحث از مقدار كفاره، اين روايات را بررسی میكنيم. فعلاً مدرک كلام مرحوم ابن ابی عقيل، و همچنين جهت تعارض را مورد بحث قرار میدهيم، و لو بالتفصيل نتوانيم يكی از معارضها را بر ديگری ترجيح دهيم ولی ادعای آقايان اين است كه معارضه دارد و نمیتوان جمع كرد، و بعضی به گونهای جمع كردهاند.
مدرک مرحوم ابن ابی عقيل موثقه عمار ساباطی است : سئل فان نوی الصوم ثم أفطر بعد ما زالت قال قد اساء و ليس عليه شیء الا قضاء ذلك اليوم الذی أراد أن يقضيه. اين روايت در تهذيب و استبصار نقل شده، تهذيب روايت را به طور كامل نقل كرده كه اين قسمت نيز در آن هست، در استبصار، چاپ نجف، جلد 2، در صفحه 118 قطعه اخير كه به بحث مربوط است، وجود ندارد و در صفحه 121 نسخه چاپی مطابق تهذيب است كه روايت را به طور كامل ذكر كرده، ولی در نسخه معتبری از آن كه مقابله كردهام، قطعهای از وسط عبارت افتاده كه به كلی مطلب عوض میشود، مرحوم محقق در معتبر و مرحوم علامه در منتهی نيز همينطور است و آن قطعه در آنها وجود ندارد، روايت اين است : عن عمار بن موسی الساباطی عن أبی عبد الله عليه السلام عن الرجل يكون عليه أيام من شهر رمضان و يريد أن يقضيها متی يريد أن ينوی الصيام؟ قال هو بالخيار الی أن تزول الشمس فان زالت الشمس فان كان نوی الصوم فليصم و ان كان نوی الافطار فليفطر، سئل فان كان نوی الافطار يستقيم أن ينوی الصوم بعد ما زالت الشمس؟ قال لا، سئل فان نوی الصوم ثم أفطر بعد ما زالت الشمس؟ قال قد اساء و ليس عليه شیء الا قضاء ذلك اليوم الذی أراد أن يقضيه. مرحوم محقق در معتبر و مرحوم علامه در منتهی و بعضی از نسخ استبصار روايت را اينگونه نقل كردهاند : فان نوی الافطار يستقيم أن ينوی الصوم بعد ما زالت الشمس؟ قال قد اساء و ليس عليه شیء الا قضاء ذلك اليوم الذی أراد أن يقضيه. بعد ما زالت الشمس در دو سطر تكرار شده و چشم از يكی به ديگری پريده و عبارت قال لا، سئل فان نوی الصوم ثم أفطر بعد ما زالت الشمس؟ در وسط افتاده، نقل عبارت سقط شده، اصلاً به بحث مربوط نيست، میگويد نيت صوم بعد از ظهر جايز نيست و اگر كسيبعد از ظهر نيت كرد، باطل است ولی كفاره ندارد، مانند اينكه كسی در روز عيد فطر نيت كرده كه روزه بگيرد، اين روزه باطل است ولی كفاره ندارد. نسخه مرحوم محقق در معتبر اينگونه بوده و اينگونه روايت را جواب داده، و نسخه مرحوم علامه در منتهی نيز همينطور بوده است. نسخه تهذيب و نسخه چاپی و همچنين بعضی از نسخ خطی استبصار به طور كامل روايت آمده، ولی محققاً اين قطعه از بعضی از نسخ ساقط شده، چون از توجيه مرحوم شيخ برای اين روايت استفاده میشود كه اين قسمت در اين روايت بوده، چون ايشان میفرمايد كه اين روايت میگويد كفاره ندارد و قواعد اقتضا میكند كه كفاره داشته باشد، ايشان میفرمايد اساء كه اينجا تعبير شده، در مورد مكروه اطلاق شده، منتها اينكه میگويد ليس عليه شیء يعنی قضا هست و عقوبت اخروی بر او نيست، كأنه درباره كفاره ساكت است، ادله ديگر میگويد اينجا كفاره دارد، اخذ به كفاره میكنيم منتها میگوئيم اگر بعد از ظهر روزه را افطار كند، خلاف شرع نكرده، اگر اين عبارت نباشد، به چه حساب كفاره داشته باشد، كسی نيت كرده بعد از ظهر روزه بگيرد، به چه دليل كسی كه نيت باطل كرده، كفاره داشته باشد، اين همان قطعه ساقط شده است، در تهذيب نيز هست و در بعضی از نسخ استبصار نيز هست، شخص قبل از ظهر نيت كرده روزه بگيرد و بعد از ظهر افطار كرده، حضرت فرمودهاند فقط قضا دارد، اين شاهد است كه اين قطعه بوده است. بعضی گفتهاند كه اين روايت با روايات ديگر معارض است و روايات ديگر را ترجيح میدهيم، اين را بعد بحث میكنيم.
مرحوم آقای خوئی میفرمايد روايت را معنا میكنيم كه هيچ تعارض نداشته باشد، ايشان میفرمايد اين جمله كه تعبير میكند فان نوی الصوم ثم أفطر بعد ما زالت الشمس قال قد اساء و ليس عليه شیء الا قضاء ذلك اليوم الذی أراد أن يقضيه، مراد از ليس عليه شیء يعنی شیء من القضاء، میگويد گمان نشود كه قضای قضا نيز لازم باشد و دو قضا لازم باشد، فقط همان قضای ماه مبارک رمضان به ذمه شخص است.
اما آيا میتوان اينگونه معنا كرد؟ مسئلهای كه در جامعه آن دوره مطرح بوده، در فتاوای سنیها و اماميه و هيچ روايت ديگری از اماميه، اين مطرح نبوده كه دو قضا لازم باشد تا مورد سؤال قرار بگيرد، اين جمع عرفی نيست و بسيار مستبعد است.
مرحوم ميرزای قمی در غنائم جمعی بيان فرموده كه بسيار جمع خوبی است، ايشان جمع را ذكر كرده و فرموده كه گمان میكردم اين را كسی بجز من نگفته، اما ديدم كتاب معتبر نيز اين را دارد و شادمان شدم و به شرح روضه فاضل اصفهانی به نام مناهج السويه فی شرح روضة البهيه مراجعه كردم، ديدم كه ايشان نيز همان برداشت من را فهميده است. البته اينكه ايشان میفرمايد كتاب معتبر همان مطلبی را دارد كه من فهميدم، اينطور نيست، نسخه كتاب معتبر ناقص بوده و بر اساس نسخه ناقص جواب داده كه اصلاً ارتباط پيدا نمیكند، ولی در غنائم مطابق نسخه كامل كه در تهذيب هست، جواب داده، ايشان اينطور معنا میكند كه سئل فان نوی الصوم ثم أفطر بعد ما زالت الشمس قال قد اساء، میگويد بعد ما زالت الشمس به هر دو جمله مربوط میشود، به نوی الصوم و به أفطر مربوط میشود، اين كه مورد اشكال قرار گرفته، نوی الصوم قبل از ظهر فرض شده و أفطر بعد از ظهر فرض شده، اين معنا با روايات اثبات كفاره سازگار نيست، اما معنائی كه ايشان میفرمايد، منافاتی نخواهد داشت.
مطلب ديگری میخواهم عرض كنم، مسائلی كه عمار ساباطی سؤال كرده، فروع مربوط به كسی است كه در شب نيت نكرده و در روز نيت كرده، احتمال میدهم كه چون همه در سياق واحد، همه اين فروض و حتی فرض آخر نيز برای اين است كه در روز نيت كرده، كسی كه در شب نيت روزه كامل كرده، اگر بعد از ظهر افطار كند، خلاف شرع كرده و كفاره دارد، اما كسی كه در شب نيت نكرده و روز نيت كرده كه اين صوم واقعی كامل نيست و صوم تنزيلی ناقصی است كه شارع پذيرفته، اگر بعد از ظهر افطار كند، كار بدی كرده اما كفاره ندارد.
انتصار مرحوم سيد مرتضی و مقنعه مرحوم شيخ مفيد مطلبی را كه عرض كردم، تأييد میكند، عبارت انتصار اين است : و مما انفردت الاماميه القول بأن من نوی من الليل صيام يوم بعينه قضاءاً عن شهر رمضان فتعمد الافطار فيه لغير عذر و كان افطاره بعد الزوال وجب عليه الكفارة، …. و الحجة لمذهبنا الاجماع الذی يتكرر. و در مقنعه میگويد : من أصبح صائماً بقضاء يوم من شهر رمضان فان أفطر بعد الزوال وجب عليه الكفارة. اينها تصريح كردهاند كه موضوع كسی است كه در شب قصد كرده باشد، عده ديگری از فقهاء كه میگويند كسی كه روزه ماه مبارک رمضان را قضا میكند، اگر تصريح نكرده باشند اما اينها نيز صلاحيت اين مطلب دارد كه قضاء تقبلی نيست و قضاء كامل است كه در شب قصد كرده، آنها را نيز میتوان حمل كرد. در روايات بسياری در مسائل ديگر بين موردی كه در شب و موردی كه در روز قصد كرده باشد، تفاوتهائی وجود دارد، يكی نيز همين مسئله است، همينطور كه در ثواب بين قصد قضاء از اول و بين قصد قضاء قبل از ظهر تفاوت وجود دارد، در مؤاخذه نيز مانند كفاره تفاوت داشته باشد.
اين دو وجه قابل است، اما اين كه مرحوم آقای خوئی توجيه كرده يا اين كه مرحوم شيخ طوسی فرموده، اصلاً عرفی نيست.
حالا اگر بگوئيم اين روايت در مفاد خودش صريح است و با روايات ديگر تعارض دارد، عدهای گفتهاند كه حمل به تقيه میكنيم، برای اينكه همانطور كه در انتصار بود، فقهای عامه كفاره را واجب نمیدانستند. مرحوم آقای خوئی كاملتر بيان میكند و میفرمايد يا بگوئيم كه اين خلاف مسلمات است و مهجور است، يا بگوئيم از باب تقيه است.
اينكه روايت را به خاطر خلاف سنت قطعی كنار بگذاريم، در مسئله اقوال مختلفی هست كه بعداً نقل میكنم، و عرض كردم كه از قدماء يكی و از متأخرين عدهای قائل شدهاند، نمیتوانيم به عنوان امر مقطوع روايت را كنار گذاشت، البته ممكن است عند التعارض همان را بگوئيم كه مرحوم شيخ طوسی در عده میفرمايد اگر بين روايات اماميه و روايات ثقات غير اماميه تعارض شد، روايات اماميه مقدم است و آنها را مقدم بداريم.
اما اينكه بگوئيم مسئله از جهت تقيه است، بسيار بعيد است، چون اين مسئله متصل به فروعی است كه درباره قصد در روز است، سنیها میگويند در روز نمیتوان قصد كرد، لا صوم لمن كم يبيت الصيام من الليل، اين قسمتهای قبل همه بر خلاف
عامه است، نمیتوانيم بگوئيم كه همه آنها بر خلاف عامه است اما در اين مسئله كه بر خلاف عامه عبارت تقيهای بيان شده، چنين احتمالی بسيار بعيد است، اگر متعارض فرض كرديم، مرجح همان است كه مرحوم شيخ طوسی در عده میفرمايد.
پس، يا به دليل ترجيح روايات اماميه يا با جمعهائی كه ذكر نمودم، اصل كفاره در قضاء ماه مبارک رمضان ثابت است.
اما در اينكه كفاره قضاء ماه مبارک رمضان چيست، سه دسته روايات وجود دارد و اقوال مختلف است، مشهور گفتهاند كه اطعام عشرة مساكين و اگر مقدور نشد، گرفتن سه روز روزه است، منتها در كلمات بزرگان عبارتهائی هست كه هماهنگ كرده آنها مقداری مشكل است، و عدهای قائل هستند كه ميزان همان كفاره ماه مبارک رمضان است، عدهای كفاره حنث يمين تعبير كردهاند، عدهای گفتهاند يا اطعام عشرة مساكين يا ثلاثة أيام است. حالا مقداری از اين كلمات بزرگان را كه هماهنگ كردن آنها مقداری مشكل است، میخوانم.
مقنعه در كتاب الصوم میگويد : هی اطعام عشرة مساكين فان لم يمكنه الاطعام فثلاثة أيام. و همين را در بحث كفارات دارد منتها میگويد كفاره يمين است و تفسير كرده اطعام عشرة مساكين فان لم يجد صام ثلاثة أيام متتابعات، در اين صدر و ذيل منافات وجود دارد، كفاره يمين اين نيست بلكه اطعام عشرة مساكين أو كسوتهم أو تحرير رقبة و اگر نشد، سه روز روزه است.
نهايه در كتاب الصوم : عليه اطعام عشرة مساكين فان لم يتمكن كان عليه صيام ثلاثة أيام. و در كفارات میگويد : عليه كفارة يمين فان لم يجد صام ثلاثة أيام. به اين فان لم يجد صام ثلاثة أيام نيازی نيست، اگر فقط كفاره يمين میگفت، همان نيز استفاده میشد، چون آن نيز همين است كه فان لم يجد صام ثلاثة أيام.
مرحوم ابن براج در مهذب : كفارة من أفطر فی يوم من شهر رمضان عليه كفارة من أفطر فی يوم من شهر رمضان، و من أصحابنا من أوجب عليه كفارة يمين، و قد ذكرنا ذلك فی ما سلف. و در چند صفحه بعد در قضاء فائت میگويد : هی كفارة يمين و ذكر أن عليه كفارة من أفطر من يوم من شهر رمضان و هو الذی يقتضيه الاحتياط. اين ممكن است بگويد كه عبارتی كه قبلاً خوانديم و لو از نظر كتابت جلوتر است، ولی گاهی در نگارش كتب، مباحث بعدی زودتر نوشته میشود، احتمال هست كه اول قسمت بعدی نوشته شده باشد و فی ما سلف اشاره به همان مطلب بعدی باشد كه زودتر نوشته شده است كه كفاره يمين را ترجيح داده، و بعد اين قسمت را نوشته كه كفاره ماه مبارک رمضان را اختيار كرده، عليه كفارة من أفطر فی يوم من شهر رمضان و فی أصحابنا من أوجب عليه كفارة يمين و قد ذكرنا ذلك فی ما سلف، ممكن است اين باشد كه ما ذكر كرديم كه بعضی اينطور گفتهاند و كأنه میگويد همين را اختيار كردم، حالا شايد اين باشد، و بعد از آن، چيزی كه ذكرنا فی ما سلف را ذكر كرده كه عليه كفارة يمين و ذكر أن عليه كفارة من أفطر من يوم من شهر رمضان و هو الذی يقتضيه الاحتياط.
«و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمين»