بیانات
-
پرهیز از «من» گفتن
پرهیز از «من» گفتن آقای حاج سید احمد خوانساری خیلی از «من» گفتن پرهیز داشت و وقتی مطلبی از وی می رسیدند، رأی و نظر خودش را با عبارتی از بزرگان بیان می کرد، مثلاً می فرمود: شیخ مرتضی انصاری چنین می فرماید، صاحب جواهر چنین عقیده ای دارد و…، و از تعبیری که «من» […]
-
نقد برخی مطالب نادرست
نقد برخی مطالب نادرست آقای محقّق کاشانی داماد آقای گلپایگانی کتابی به نام بر منبر خاطره نوشته و در آنجا به این مضمون نقل کرده است که موقوفه ای بدون اجازه متولی اش تخریب شده بود و آقای حاج سید احمد خوانساری برای این که گرد و غبار آنجا بر لباسش ننشیند، احتیاط می کرد […]
-
آرامش و متانت، ظرافت، قداست
آرامش و متانت، ظرافت، قداست مرحوم آیت الله گلپایگانی در مباحث علمی خیلی آرام و متین بود و اخلاق بحث را خوب مراعات می کرد. مرحوم والد در بحث زود عصبانی می شد ولی چون منصف بود تا متوجه اشتباهش می شد عصبانیت وی فروکش می کرد ولی هنوز به آن مرحله نرسیده می فرمود […]
-
جامعترين حاشيه بر مكاسب
جامعترين حاشيه بر مكاسب از نظر تحقيق، بهترين و محققانهترين حواشى کتاب” مكاسب” مرحوم شیخ انصاری، حاشيه مرحوم آخوند خراسانی است كه از جهت تحقيق در لبّ مطالب خيلى مفيد است. از نظر تدقيق مطالب، حاشيه ميرزا محمد تقى شيرازى بر همه مقدم است، چون ريزه كاريهاى مطالب را خيلى خوب بيان كرده است، ولى […]
-
كمتر از جمهورى اسلامى نبود
كمتر از جمهورى اسلامى نبود شنيدم از آقاى خمينى پرسيده بودند: شما جمهورى اسلامى تشكيل داديد، چرا استاد شما آقاى حاج شيخ در اين فكرها نبود؟ آقاى خمينى فرموده بود: در دوره رضاخان در قم حوزه علميه تشكيل دادن كمتر از تشكيل جمهورى اسلامى نبود. در دورهاى كه رضاخان همه مظاهر دين را نابود مى […]
-
رقّت قلب آیت الله محقق داماد”قدس سره”
رقّت قلب آیت الله محقق داماد”قدس سره” مرحوم آقای داماد خيلى رقيق القلب بود . گاهى در عبارات به اسامى معصومين عليهمالسلام مى رسيد، خيلى شديد اشك مى ريخت. به نظرم در عبارتى امام رضا عليهالسلام از مأمون به «امير المؤمنين» تعبير كرده بود. ايشان وقتى آن عبارت را خواند، گريست. ايشان رقت قلب خاصى […]
-
باغ فيروزه
باغ فيروزه مرحوم حاج آقاى والد به مدت صد روز همراه آقاى خمينى بين الطلوعين قدم مى زدند و صبحانه و چاى را كنار پل صفائيه كه در آن زمان پل نبود و مزرعه بود، مى خورند. گاهى هم بعضيها به جمع دو نفره آنها ملحق مى شدند. مرحوم حاج آقا مى فرمود: من در […]
-
كرامتى ديگر
كرامتى ديگر آقاى حاج آقا محيى الدين انوارى ـ ساكن تهران ـ از آقايى نقل مى كرد: منزل آقاى ميلانى شخصى منبر مى رفت كه من به منبرش خيلى علاقه داشتم. بر من غسل واجب شد و ديدم كه اگر بخواهم غسل كنم و بعد به جلسه بروم، آن منبر از دستم مى رود، غسلنكرده […]