تم پیشفرض
زنی بعد از طلاق از شوهرش و در زمان عده، با مرد ديگري رابطه جنسي داشته است، حال آیا مي تواند بعد از اتمام عده با آن شخص ازدواج نمايد؟ یا بر همدیگر حرام ابدی شده اند؟
گناه بزرگی مرتکب شده اند که باید از آن توبه کنند. در صورتی که هر دو حجت شرعی -مثلا اطمینان - داشته باشند که هیچ یک از آنها، بعد از این، دیگر زنا نمی کنند، حرام ابدی نیستند و ازدواج شان- در صورتی که بعد از اتمام عده طلاق باشد و از زمان زنا هم یک حیض گذشته باشد- صحیح است. البته احتیاط مستحب موکّد در ترک این ازدواج است.
زوجين پس از تعيين مهر و اجراي صيغه نكاح توافق ميكنند كه مهريه را افزايش دهند. آيا اين مقدار افزايش يافته حكم مهر را دارد و در صورت طلاق قبل از دخول تنصيف ميشود؟
مهریه همان مقدار توافقی افزایش یافته است و در صورت طلاق قبل از دخول باید نصف آنرا بپردازد.
. ازدواج دختر شیعه با پیروان سایر مذاهب و فرقههای مختلف که مسلمان به شمار میآیند، چه حکمی دارد؟
ازدواجی که در آن خوف تضعیف عقیده و انحراف از مذهب حق شیعه اثنی عشریه باشد، جایز نیست.
آیا شخص می تواند با همسری که در عقد موقت اوست، عقد دائم بخواند یا باید تا پایان مدت صبر کند؟
بدون اتمام مدت عقد موقت یا بخشیدن باقی مدت به زوجه، عقد دائم بنابراحتیاط باطل است.
از همسرم طلاق خلع گرفتم و سپس در عده طلاق با مردی ازدواج موقت کردم. آیا میتوانیم باهم ازدواج دائم کنیم؟
عقد موقت شما با آن مرد باطل بوده و اگر هنگام عقد، هر دو یا یکی از شما میدانستید که شما در عده هستید و یا اینکه در عده نزدیکی داشتهاید، نسبت به هم حرام ابدی بوده و بههیچوجه نمیتوانید باهم ازدواج کنید.
آیا خواستگاری کردن از زنی که طلاق گرفته و در حال گذراندن عده است، جایز است؟
اگر در عده طلاق رجعی باشد، خواستگاری او حرام است.
دختری که پدر ندارد اما جد پدری او زنده است، بدون اجازه وی ازدواج کرده است. آیا ازدواج اشکال دارد؟
ازدواج دختر باکره بدون اذن پدر یا جد پدری باطل است و در مورد سؤال با اجازه ایشان ازدواج صحیح می شود.
حکم ازدواج موقت یا دائم زن یا مرد مسلمان با بهائیان چیست؟
باطل است.
با خانمی ازدواج کردم که می دانستم مدتی با شخص دیگری نامزد بوده است. اکنون مطلع شدم که چند سال باهم زندگی زناشویی داشته و سپس از هم جدا شده اند و خانواده وی مرا فریب داده اند. حکم ازدواج و پرداخت نفقه و مهریه این ازدواج چیست؟
در فرض سوال که زوجه مدلّس بوده، مستحق چیزی نیست مگر اینکه پس از اطلاع از موضوع، ابتداءً ادامه زندگی با وی را پذیرفته باشید یا با وی رابطه جنسی داشته باشید که در فرض اول مستحق تمام مهر المسمی و در فرض دوم مستحق مهر المثل چنین زنی در مدت محرمیت و استمتاع است.
در حال حاضر بعضی از عیوب موجب فسخ نکاح قابل درمان است. آیا به محض اطلاع از این عیوب در یکی از زوجین، طرف دیگر می تواند نکاح را فسخ کند یا به شخص دارای عیب فرصت داده می شود خود را درمان کند؟
اگر امکان علاج آن در زمان غیر معتدٌ به وجود داشته باشد و حاضر به درمان باشد دیگری حق فسخ ندارد.